واکاوی نقش خیریه ها در تولید و تداوم فقر زنانه عنوان مقاله ای است که در نشریه زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)، بهار 1397 , دوره 16 , شماره 1 ; از صفحه 27 تا صفحه 49 منتشر شده است.
نویسندگان این مقاله دکتر بهار مهری(دانشیار گروه علوم ارتباطات اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران) و فروغی مریم هستند.
این مقاله در پی بررسی مفهوم زنانه شدن فقر از خلال تجربه های مراجعان به خیریه های شهر اصفهان و فهم تاثیر این گونه انجمن ها یا سازمان ها در بازتولید این مفهوم در جامعه است. با استفاده از نظریه زمینه ای مورد نظر چارمز در روش شناسی کیفی، سعی برآن بوده تحلیلی پیرامون این سوال به دست آید که چگونه خیریه ها در بازتولید فقر زنانه موثرند؟ اطلاعات این پژوهش، که از طریق انجام دادن 20 مصاحبه عمیق با زنان سرپرست خانوار یا زنان نیازمند کمک جوان و تنها که برای درخواست کمک به خیریه های شهر اصفهان مراجعه کرده اند گرد آمده است، در مرحله اول با رویکردی تفسیرگرایانه از تجارب مراجعه زنان نیازمند کمک به خیریه ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی روش نظریه زمینه ای، 6 مفهوم اولیه، 2 مقوله مرکزی و نهایتا یک مقوله هسته ای استخراج شد که موید مقولات عمده «اصرار بر تسلط اقتصادی» و «ابقای انفعال اجتماعی» از سوی خیریه ها بر زنان بود. در مرحله دوم، با نگاه نقادانه فمنیستی برآمده از دیدگاه هاردینگ، هریک از مفاهیم و مقولات به طور جداگانه و در تحلیلی نهایی بررسی شد. درنهایت، در مدل نظری ای که برآمده از یافته های تحقیق بود، مکانیسم «نابرابری مضاعف» از واکاوی روابط بین مقولات به دست آمده در توضیح سوال اولیه به دست آمد. همچنین، بخشی یا هریک از مفاهیم اولیه به دست آمده در جریان کدگذاری ها به عنوان «متعین های زمینه ای، مقوم، پشتیبان و تاثیرگذار» بازشناسایی شدند که در تولید، تداوم و بازتولید فقر زنانه از طریق فعالیت های مبتنی بر خیریه و امور خیر نقش دارند. بر اساس این پژوهش، می توان مدعی شد که فعالیت های مبتنی بر کمک رسانی در خیریه ها نه تنها بر بنیانی مردسالارانه وضع شده اند، بلکه با قراردادن زنان نیازمند کمک در وضعیت نابرابری مضاعف، شرایط فقیرتر شدن این زنان و تداوم چنین وضعیتی و درنهایت بازتولید فقر در زنان را فراهم می کنند. در واقع، طبق یافته ها می توان بدین نظر رسید که خیریه ها برای زنان در جامعه طبق الگوی کمک رسانی فعلی خود، «بازتولید انقیاد» می کنند.
رسانههایاجتماعی و هویّت جهانی، مطالعهی پلتفرم اینستاگرام عنوان مقاله ای است که توسط دکتر مهری بهار و محمدجواد بیژنی منتشر شده است.
در این مقاله بیان می شود: عاملیت نه به صورت صرف در دست آدمیان بلکه به صورت شبکهای بین آدمیان و غیر آدمیان ظهور پیدا میکند. فلسفهی تکنولوژی و به تبع فلسفهی رسانهها در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است؛ تمرکز این مقاله برروی عاملیت پلتفرم اینستاگرام است. اینکه چگونه این پلتفرم دارای کنشمندی میشود که هویّت جهانی را به وجود میآورد. چهار میانجیگر تکنیکی برونو لاتور شامل: ("ترجمه"، "ترکیب"، "نهانسازی بازگشت پذیر" و "واگذاری دستورالعملها") است؛ که میتوانند ابزاری باشند برای فهم ماهیّت و هستیشناسی پلتفرم اینستاگرام و با این چهار میانجیگر، توصیف، تحلیل و تبیینی از آن ارائه داد. اساس و ماهیّت پلتفرم اینستاگرام، "انسان" و به صورت خاص، "فردگرایی" است. که نزدیکترین پارادایم فکری به آن لیبرالیسم است. در نتیجه ی این تحقیق باتوجه به شاخصهایی که از اینستاگرام، از طریق میانجیگری تکنیکی لاتور به دست میآید؛ "هویّت جهانی" در بستر پلتفرم اینستاگرام محقق میشود.