صفحه شخصی دکتر مهری بهار

صفحه شخصی دکتر مهری بهار

دانشیار گروه ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
صفحه شخصی دکتر مهری بهار

صفحه شخصی دکتر مهری بهار

دانشیار گروه ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

رسانه مراسم دینی را جاودانه می‌کند

یکی از استادان گروه ارتباطات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران دکتر مهری بهار است. وی مدرک کارشناسی را در رشته ادبیات عرب از دانشگاه علامه طباطبایی (۱۳۶۸)، کارشناسی ارشد را در رشته ادبیات عرب و زبان‌شناسی از دانشگاه جرج تاون آمریکا (۱۳۷۲) و دکتری خود را در رشته مطالعات فرهنگی از موسسه زبان‌های شرقی فرانسه(۱۳۸۳) اخذ کرده است. این پیشینه امکان آشنایی با نص دین اسلام را فراهم کرده است و با این دانش، دهه گذشته را به تدریس و پژوهش درباره دین و رسانه پرداخته است. بررسی رابطه متقابل دین و رسانه موضوع محوری گفت و گوی شفقنا رسانه با این استاد دانشگاه است:



– چه رابطه و تناسبی در جامعه دینی بین رسانه و دین وجود دارد؟


– این دو با هم مرتبط هستند. به دلیل اینکه جامعه ایرانی دینی است مساله اصلی هم دین و نحوه تبلیغ و انجام امور دینی است. در نتیجه رسانه‌های جمعی هم متعهد به این امر هستند. یعنی اینکه رسانه‌ها در جامعه ایران که کشوری دینی است باید دینی باشند و بر مسائل دینی تاکید کنند. از طرف دیگر بسیاری از مردم به دلیل حرفه و تخصص مانند روحانیون و گروه‌های متخصص در این زمینه درگیر هستند و امر تبلیغ دین امری همیشگی شده است. در نتیجه اگر رسانه‌های جمعی در این زمینه کوتاهی کنند، مورد سوال قرار می‌گیرد. به لحاظ آنکه جامعه ایران دینی است در صورت‌های متعدد به گروه‌های دینی با سطوح متعدد دانش و علاقه تقسیم شده و برای خود و کل جامعه تبلیغ دین را لازم می‌داند. در نتیجه اینکه جامعه و فرهنگ و نظام ایران دینی است، داشتن رسانه دینی ضروری خواهد بود. شرایط دینی بودن جامعه، ما را متوجه داشتن رسانه دینی می‌کند.


حال این سوال جای طرح دارد که رسانه دینی در ایران چه وظایفی دارد. در این زمینه حرف‌های بسیاری گفته شده است. عده‌ای فقط گفته‌اند که به صورت دین بپردازند و عده‌ای مدعی‌اند که رسانه باید به مسائل دینی بپردازد. در مجموع می‌توان گفت که از وظایف رسانه دینی طرح ارزش‌های دینی و اسلامی از یک سو و از سوی دیگر نقادی جهان مادی و سکولار است. این تاکید دو وجهی که یک طرف به ارائه و اثبات ارزش‌های دینی می‌پردازد و از طرف دیگر به نقد سکولاریسم و مادی‌گرایی، کار رسانه را سخت می‌کند. این نوع کار و تلاش و سیاست‌گذاری ضمن اینکه عمل رسانه دینی را سخت می‌کند اما به روز و مستمر هم می‌سازد. هر روز یکی از مسائل مهم در رسانه طرح و رسانه به لحاظ دینی باید به آن بپردازد یا اینکه وقایع و حوادث دینی به لحاظ تقویمی و ضرورت توجه به مسائل دینی هست که ضرورت توجه رسانه به آن را فراهم می‌سازد. بدین لحاظ است که رسانه در ایران به طور مستمر و همیشگی در این زمینه حاضر است و به داوری مکرر در حوزه‌ها و مسائل متعدد می‌پردازد. به این ترتیب، گفته می‌شود که رسانه دینی درگیر دینداری و سکولاریسم است. در ظاهر، رسانه زمینه سکولار شدن دین را فراهم می‌کند. در مقابل، رسانه دینی با تولید فیلم و گزارش و برنامه‌های رسانه‌ای می‌تواند زمینه تقویت بنیان‌های دینی جامعه را فراهم ساخته و در نهایت ما با تعادل بین دین و رسانه روبرو شویم.


– اما به نظر می‌رسد که نه تنها در حوزه نظری کاری پیش نبردیم بلکه در عمل هم موفق نبودیم. چه کارهایی در زمینه پیوند دین و رسانه انجام شده است؟


– هر چند که ما با تجربه‌ای با عنوان رسانه دینی در ایران روبرو هستیم ولی هنوز به لحاظ نظری در این زمینه کار زیادی نکرده‌ایم و رابطه آنها را معلوم نکرده‌ایم. ما به لحاظ نظری در ایران باید رابطه و پیوند دین و رسانه و اینکه آیا این دو می‌توانند در کنار هم قرار گیرند را معلوم کنیم. باید معلوم کنیم که رابطه و پیوند این دو با هم چه نتایجی در حوزه دین و فرهنگ در پی دارد. اگر هم تا کنون کاری نکرده‌ایم باید در این زمینه فکر و کار کنیم. برای تعیین رابطه رسانه و دین گام‌های بسیاری را می‌توان پیمود؛ اول باید ریشه‌های تاریخی آن را درک کنیم. در این درک و بررسی است که می‌توان به نخستین گام‌ها و ضرورت‌ها یعنی رسالت و آرمان‌های دین که توسط مبلغان دینی انجام می‌شود، اشاره کرد. این نیاز ما را به بحثی وارد می کند که مرتبط با ارتباط پیامبران با مردم برای تبلیغ ایده‌های دینی است. دین و تبلیغ و زندگی مردم امری تاریخی است زیرا پیامبران الهی در این زمینه به تبلیغ اقدام کرده و تبلیغ امری تاریخی است و در جامعه سابقه طولانی دارد. دومین گام حضور نیروهای مبلغ در قالب‌های متعدد آن در همه جاست. در هر دو گام چه با حضور پیامبران و چه مبلغان استفاده از فن خطابه در توجیه مطالب دینی اصل شده است. استفاده از مسجد و منبر و رسانه همراه با دیگر رسانه‌های جمعی در تبلیغ مهم شده‌اند.  تبدیل رسانه‌های سنتی از قبیل منبر به رسانه موجب شده است تا تبلیغ امری فراگیرتر و دقیق‌تر و عام‌تر شود. البته رسانه‌های مکتوب چون کتاب هم در تبلیغ دین مهم بوده و هستند. اینها نشان از تاریخی بودن تبلیغ و حضور رسانه دینی در جامعه است و در نتیجه نمی‌توان از توجه به آن غافل شد. دوم توجه به شرایط فعلی است. در شرایط حاضر هم، در جامعه به نوعی پیوند بین رسانه و دین را می‌بینیم. زیرا مخاطبی که در مقابل رسانه است علائق دینی دارد. مخاطب در حال جستجوگری دینی است. افزون بر اینکه رابطه رسانه و دین به دلیل وجود مخاطب بوده است. دلیل دوم و مهم در این ارتباط نقش داشته و دارد که توجه به آن لازم است. این  دلیل را من « مستندسازی حوزه عمل دینی» می‌نامم. پرداختن به دین و رسانه، در داشتن ارتباط و استفاده از ابزار آن و نیازی بود که به ثبت وقایع و امور دینی در بین دینداران حس می‌شد. این ضرورت همواره برای دینداران وجود داشته است. ضبط و ثبت اتفاقات دینی، دینداران را به سوی استفاده از رسانه‌ای در خور سوق می‌داد که موجب تداوم امور دینی و مکتوب شدن آن برای استفاده نسل‌های آتی شود. ضرورت تبلیغ دین، دینداران را تشویق به ساختن رسانه‌های سنتی مثل منبر و مسجد و  اماکن دینی کرده است.


– آنچه اشاره کردید درباره رسانه‌ها در عصر سنت بوده است. اما چه ضرورت‌هایی در بهره‌گیری از رسانه سنتی مانند منبر در عصر مدرن وجود دارد؟


– رسانه سنتی به دلیل اینکه سنتی است، در ایران جایگاه دارد و مورد استفاده است. این رسانه چون از گذشته تا کنون بوده است نیرو و موقعیت یافته و منشا اثر است. از طرف دیگر، تبلیغ آن هم به شکل سنتی و استفاده از رسانه‌ای چون منبر، امری قدیمی و تاریخی بوده و هست. استفاده از این رسانه در جامعه ادامه دارد. به همین دلیل هم هست که بسیاری از روحانیون در ارائه و تبلیغ با وجود اینکه از رسانه پخش می‌شود، از منبر استفاده می‌کنند. هر چند که رسانه تصویری باشد اما منبر نقش محوری دارد. میزان استفاده از رسانه‌های سنتی مثل منبر در زمان تغییر کرده است. با این حال  درباره این رسانه در مقایسه با رسانه‌های جدید و نقش آن باید کمی کار کرد. کار تاریخی در مورد رسانه لازم است. با این وجود برای بیان روشن از این وضعیت لازم است تا به تفاوت دو رسانه پرداخت. منظور رسانه مدرن و سنتی است. زیرا هر یک از  رسانه‌ها به دلیل مقتضیات اجتماعی و سیاسی شکل گرفتند و دچار تحول شده‌اند. رسانه سنتی به دلیل اینکه موقعیت فرهنگی یافته است، ماندگار شده است. از طرف دیگر این دو رسانه به دلیل کارکرد هم متفاوت هستند. در تفاوت این دو رسانه و کارکردهای آنها در نزد دینداران جای بحث نیست. اما ملاحظه این نکته ضروری است که رسانه سنتی در تبلیغ دین و رسانه مدرن در تبلیغ فرهنگ مدرن نقش محوری دارد.


درباره وجود رسانه‌های سنتی در عصر مدرن مثل منبر و حسینیه و نیاز به آنها، بحث‌های متعددی طرح شده است. عده‌ای به طرد ماهوی رسانه مدرن پرداخته‌اند و رویکرد جبرگرایی فناوری را از همان ابتدا در مورد رسانه اتخاذ کرده‌اند. با قبول این مورد، رسانه قدرت داشته و قدرت ایدئولوژیک خود را نیز تحمیل می‌کند. در این نگاه اعتراض نسبت به رسانه شکل گرفته و حاصل کار رسانه را تولید سیاست و ایدئولوژی دانسته‌اند. گروهی نیز از همان ابتدا با دید منفی به آن نگاه کرده و فضای رسانه را فضایی که فرآیند عرفی شدن و افسون‌زدایی دین است، تعبیر کرده‌اند. به عنوان مثال، گفته شده است که در فرآیند حضور رسانه‌های جدیدی چون عکس و تصویر در تبلیغ دین و مشاهیر دینی تلاش یا نتیجه کار در جایگزین کردن فرد مقدس یا عمل مقدس به فرد عادی و امر عادی می‌شود. برخی نگاه ابزاری به رسانه را دارند و در بهترین حالت، به خدمت گرفتن رسانه برای دین را مطرح کرده‌اند. در مقابل، نگاهی در دفاع از رسانه سنتی در ساحت مدرن دارند و به همین دلیل هم هر نوع تبلیغی از عناصر دینی را مجاز می‌دانند و نتیجه حضور عناصر دینی در رسانه مدرن را عرفی شدن نمی‌شناسند.


در جامعه ایران و با توجه به شرایط دینی جامعه ایرانی می‌توان به شرایط جامعه و فرهنگ تاکید کرد. به دلیل اهمیت متن فرهنگی جامعه، رسانه موقعیت فرهنگی پیدا کرده است. به این ترتیب، رسانه دینی، متن دینی تولید می‌کند زیرا  متن رسانه از آغاز، متن فرهنگی است. خوشبینانه این است که  رسانه‌های  سنتی، متن دینی تولید می‌کنند. رسانه‌های مدرن نیز به توسعه این متن کمک می‌کنند. به عنوان مثال انقلاب اسلامی و وجود رسانه دینی را در آن ببینید که می‌توان پیروزی آن را منوط به هم‌گرایی در ارتباطات سنتی و مدرن دانست. انقلاب اسلامی اوج پیوستگی و ارتباط بین این دو رسانه است. ما شاهد حضور چهره‌های مذهبی در تولید برنامه‌های مذهبی هستیم. شاهد مناظرات و مباحثات مذهبی که زمانی در مسجدها و تکیه‌ها انجام می‌شد. نظاره‌گر مباحثه‌های آن‌لاین و وبلاگ‌ها برای تبلیغ دین هستیم. نگاه کنید به سرگرمی‌های رسانه‌ای که به دلیل اهمیت مخاطب، به مباحثه‌های دینی و سنتی سرایت کرده است. نتیجه تبادل بین دو رسانه ضرورت تبلیغ دین برای دینداران است. تعامل آنها دو سویه است، از یک سو مباحث دینی به رسانه راه یافته و از سوی دیگر رسانه‌ها به رشد رسانه دینی شامل فیلم، موسیقی و مراسم دینی کمک کرده‌اند. مسلماً وجود فضاهای جدید مثل اینترنت و وسایل ارتباطی فرصت‌های جدیدی را برای دین و فهم مشترک دینی ایجاد کرده است.


– آیا دو رسانه سنتی و مدرن با هم در تبلیغ دین فرقی ندارند؟


– مطالعه ماهیت دو رسانه سنتی و مدرن اهمیت دارد اما شیوهای تبلیغ در هر دو رسانه متفاوت است. در منبر پیام‌های شفاهی بر محیط حاکم است. پیام‌های شفاهی به کنش و واکنش‌های رودرو بین مخاطبان نیاز دارد. در رسانه‌های جدید مثل تلویزیون پیام‌ها شکل ترکیبی به خود می‌گیرند، هم صوتی و هم تصویری است. داشتن این ظرفیت دوگانه و چندگانه دو فضای متفاوت در ذهن استفاده‌کنندگان آن بر جای می‌گذارد. اما اینکه کدامیک مفیدتر و موثرتر است کمی سخت می‌توان داوری کرد. هر کدام در شرایطی مفید و موثر بوده و هستند. داوری کردن درباره اینکه کدام رسانه نقش بیشتری دارد، مدرن یا سنتی، هم سخت است و هم اینکه به شرایطی که هر یک در آن قرار دارند، بستگی دارد. بخشی از آن به شرایط اجتماعی و فرهنگی و دوره تاریخی آن رسانه مربوط می‌شود. اگر ما فرض کنیم که ما کشوری با مختصات مدرن هستیم، انتظار تنوع رسانه و تنوع پیام و بیشتر از نوع ترکیبی در آن را خواهیم داشت و مسلم است که در شرایطی که سنت‌ها غلبه دارند، رسانه‌هایی خاص مثل مسجد و منبر و تکیه و کتاب ضرورت پیدا می‌کند. اما در شرایط فعلی هر یک به خوبی نقش‌آفرینی می‌کنند. ولی دو مورد و علت از عواملی که موجب جدایی دو رسانه می‌شوند خود تکنولوژی و مخاطبند. تکنولوزی سنتی و مدرن نقش‌آفرینی متفاوتی در تبلیغ دین دارند. اولی ساده و خودمانی و دومی پیچیده و متنوع است. دیگر علت جدایی رسانه‌های مدرن از سنتی به داشتن مخاطب متفاوت آن برمی‌گردد. در دنیای معاصر مخاطب از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. برای مخاطب در قید و بند زمان و مکان ماندن معنی ندارد. مخاطب انتظار دارد که در  همه جا حضور داشته باشد و همه چیز نیز در دسترس او قرار داشته باشد. مخاطب نیز می‌تواند در انتخاب رسانه و برنامه مورد استفاده خود تعیین‌کننده باشد. منبر نماینده یک رسانه سنتی است که نیاز به زمان و مکان دارد و رسانه‌های جدید با به هم زدن این قالب، زمان و مکان را می‌گسلد. در صورت هم‌گرایی بین این دو رسانه تبلیغ دین می‌تواند کامل صورت گیرد. ایده هم‌گرایی، منبر را به عنوان تریبون اسلام و رسانه اسلام مطرح می‌سازد.


– چه ارتباطی بین مجالس دینی و رسانه‌ها هست؟ یعنی رسانه‌ها چگونه آیین دینی را باز پخش می‌کند؟


– مجالس دینی از قدیم با محوریت رسانه‌های سنتی مدیریت و ساماندهی شده است. در این مجالس به دلیل اینکه تبلیغ صورت می‌گرفت، رسانه‌های جدید هم وارد شده‌اند. مجالس دینی همانند همایش‌ها و مجامع فرهنگی دیگر نیاز به فضایی برای تبلیغ دارند. بخشی از تبلیغ توسط مبلغان و واعظان و خطیبان دین انجام می‌شد. مبلغان دینی از رسانه سنتی و مدرن استفاده می‌کردند و در حال حاضر هم می‌کنند. از طرف دیگر وقتی مخاطب از حضور فیزیکی به غیرحضوری تغییر می‌کند، نقش رسانه‌های جدید بیشتر می‌شود. تصویربرداری و فیلم‌برداری و پخش آن در زمانی دیگر موجب حضور رسانه جدید در مقابل با رسانه سنتی است. هم‌چنین وقتی که نام‌های مجالس دینی به دلیل محتوای سیاسی و ملی آنها با رسانه ملی پیوند می‌خورند، حضور افراد دینی و دینداران مهم شده و در بعضی از شرایط مورد داوری در سطح فراملی قرار می‌گیرد. در این شرایط است که افراد و مخاطبین بیشتری امکان بهره‌گیری از برنامه‌های دینی رسانه را داشته و قدرت انتخاب و آزادی مخاطب در استفاده از برنامه‌های دینی افزایش می‌یابد. از سوی دیگر، التزام مخاطب به مکان و زمان در نزد او محدود نمی‌شود.


ورود مجالس دینی  به رسانه، ضمن اینکه از اولین تجربه‌های دینی در ایران است، موجب شده است تا جمعیت‌های دینی متفاوت به رسانه کشانده شوند. از این به بعد مخاطبان  جدید که دیگر سنتی نیستند می‌توانند با اتکا به رسانه  مدرن نقش داشته و همراه با رسانه، جماعت‌های بیشتری را مورد توجه قرار داده و تبلیغ دینی در سطح وسیع‌تری صورت گیرد. علاوه بر حضور اقشار مختلف در مجالس رسانه‌ای، در این فضا حضور زنان همراه با مردان نیز نشان داده می‌شود. این اتفاق خوبی است که در رسانه و فضای دینی افتاده است. این طور نیست که زنان در رسانه و آن هم در رسانه دینی نباشند. دیگر، حاضران در مجلس تنها مردان و پسران نیستند و زنان در گروه‌های سنی متفاوت همراه با مردان در رسانه دینی حاضر شده و در نتیجه سلیقه‌های زنان با تاثیر غیرحضوری آنها همه جا شیوع می‌یابد. به طور خاص می‌توان از پوشش و حساسیت‌های فرهنگی و دینی این افراد گزارش داد و مخاطبان بسیاری از آن اطلاع یابند.  پیوند مجالس دینی با رسانه همیشه سرنوشت مطلوبی را به دنبال نخواهد داشت. وجه سکولار شدن، وجه فراغتی پیدا کردن دین (به دلیل تبعیت از کارکرد رسانه‌ای آن) دین فردی و دین مناسکی از جمله دستاورد ارتباط این مجالس با رسانه است.


– آیا این وضعیت موجب نمی‌شود تا مراسم دینی نمایشی شود و از کارکرد اصلی‌اش دور بشود؟


– در بعضی از جاها این اتفاق می‌افتد. اگر مراقبت و بازبینی و مدیریت همیشگی در این حوزه وجود نداشته باشد مراسم می‌تواند جنبه نمایشی داشته باشد و مثل فیلم دیده شود. اما اگر متناسب با شرایط و با ظرافت‌های فنی کار تولید شود، برنامه‌ها می‌توانند موجب تقویت حس دینی شوند. البته هر یک از رسانه‌ها به گونه‌ای دچار این مشکل یا نقش خواهند شد. تولیدکننده‌های رسانه‌ای در فضای الترونیک که می‌تواند یک فضای فرهنگی نیز تعریف شود دست به شخصیت‌سازی اسطوره‌ای می‌زنند. رسانه به دلیل استفاده از تصویر نمایش‌سازی می‌کند. نمادهایی را به عنوان نمادهای دینی می‌سازد. رسانه‌ها  محل نمایش می‌شوند و مردان رسانه‌ای و زنان رسانه‌ای می‌سازند. اسطوره‌سازی از جنس رسانه است. رسانه برای برنامه‌های خود آرشیو درست می‌کند. افراد را وادار می‌کند تا به ارزیابی و داوری درباره رسانه و برنامه‌های دینی دست بزنند. رسانه جاودانگی برای مراسم دینی تولید می‌کند. مجالس از طریق رسانه دارای تاریخ می‌شوند. اگر مراسمی تنها وجه رسانه‌ای پیدا کند، از جمله اشکالات آن می تواند این باشد که محک آن مراسم نیز رسانه‌ای می‌شود. به این معنا که مخاطب ترجیح می‌دهد تا از این به  بعد  همه وقایع را از طریق رسانه و از زبان آن باور کنند. انتظار آنها از این پس، داشتن مجالس سنتی نیست بلکه مشروعیت آن با نمایش در رسانه مشخص می‌شود. البته مراسم دینی می‌تواند نمایشی شود. زیرا افراد به جای اینکه تلاش کنند به مجلس عزا یا وعظ بروند، ناخواسته و با کمترین تلاش از طریق رسانه در آن شرکت می‌کنند. استفاده ساده و بی‌هزینه موجب خواهد شد تا ارزش رسانه و برنامه کم شود و بیشتر حالت نمایشی پیدا کند. از طرف دیگر، ممکن است با نمایشی شدن دین روبرو باشیم. یکی از انتقادها به مجالس رسانه‌ای توجه به کسب و کار نمایشی در تلویزیون است. خطر نمایشی شدن مجالس آن است که تنها به وجه زیباشناختی مراسم و نه به محتوای برنامه توجه می‌شود.


– اینترنت و استفاده ناشیانه در سال‌های اخیر چه اثری بر نمایش مجالس مذهبی گذاشته است؟


– اینترنت پدیده جالبی است. در سال ۱۹۸۰ برای اولین بار از اینترنت برای انجام امور مذهبی استفاده شد. اگر چه ورود دین از طریق اینترنت باعث شده تا برنامه‌نویسان دینی رشد کنند اما به سرعت همانند  امور دیگر، تجارت و سیاست بر آن چیره شده است. از این به بعد اینترنت به محیطی برای رقابت تبدیل می‌شود. اینترنت به دلیل داشتن جذابیت‌های شنیداری و گفتاری، دیده شدن و سرگرمی با استفاده از تصویر، متن و عکس بخشی از اوقات فراغت افراد را نیز تامین می‌کند. اینترنت تعلق به مکان و زمان را از بین می‌برد. امکان هر زمان و هر مکان را برای کاربران خود فراهم می‌کند و ویژگی خوب اینترنت تقویت ظرفیت کاربران است. ایده فرد متعصبی که پایبند به یک عقیده است را نیز تعدیل می‌کند. اینترنت محیط راهنمایی و ارشاد است نه تعیین تکلیف و التزام. احساس جمعی مشترک دینی از طریق اینترنت تسهیل می‌شود که همراه با شکستن مرز مکان و زمان است. با این توضیحات است که اینترنت می‌تواند بر وضعیت نمایشی برنامه‌ها بیفزاید و اختیار مدیریت و ساماندهی مستمر آن را از بین ببرد.


– آیا رسانه می‌تواند شکل یک پاتوق را پیدا کند؟ اگر پاتوق است در آن چگونه عمل و رفتار می‌شود؟


– پاتوق‌ها فضاهای غیررسمی با کارکردهای چندگانه هستند.  ارتباط و انتقال تجربه یکی از این کارکردهاست. نقد و بررسی ایده‌ها کارکرد دیگر است. در این زمینه است که گفتگو و مباحثه‌های طولانی  شکل گرفته و در نتیجه به پرکردن اوقات فراغت افراد، تجدید نیرو، شکوفایی استعدادها وتوانمندی‌ها، تامین شادابی و آزادی‌های فردی می‌انجامد و می‌تواند به تغییر فرهنگی هم بیانجامد. پاتوق‌ها فضایی می‌شوند تا افراد و گروه‌های متعدد شرایط طبیعی انتقال تجربه و ایده را بیابند. آنها در پاتوق‌ها از دغدغه‌های جاری زندگی خارج شده و تامل می‌کنند. اما اینکه رسانه دینی پاتوق می‌شود یا هست باید کمی بحث کرد. رسانه‌های سنتی می‌تواند پاتوقی شود. یعنی شبه پاتوق شود اما رادیو  و تلویزیون نمی‌توانند زیرا تکنولوزی و مدیریت و هم‌چنین فضای رسمی غالب است. پاتوق فضای غیررسمی و خودمانی است. در برنامه دینی رسانه جدید امکان شکل‌گیری فضای پاتوقی نیست. اما مجالس دینی اگر ساحت غیررسمی و غیردولتی خود را حفظ نمایند می‌توانند پاتوقی شوند. این فضاها به مجلسی به دور از انحصارها و محدودیت‌های متعدد تبدیل می‌شوند و افراد آزادانه به کنش می‌پردازند. اگر فرد دلخواهانه به مجلسی پای گذارد و با زندگی با آن کنار بیاید در نتیجه محیطی بحث‌آفرین و آرامش‌بخش تولید می‌شود. در آن صورت است که ادعا می‌شود، مجالس دینی منافاتی با تفریح و سرگرمی ندارد. ولی امکان اینکه به صورت پاتوق باقی بماند سخت بوده و هست. شاید فضای مجازی وارد شده به حوزه دین اگر آنرا رسانه دینی بنامیم بتواند این شرایط را داشته باشد. یعنی به پاتوق یا شبه پاتوق تبدیل شود.

گفت وگو از مریم پیمان- شفقنا

باید از طریق نزدیکترین افراد به علما یعنی زنان و دختران ایشان راه گفتگو را فراهم کرد

مهری بهار در گفت وگو با شفقنا: باید از طریق نزدیکترین افراد به علما یعنی زنان و دختران ایشان راه گفتگو را فراهم کرد/ رسانه ها در اصلاح افکار نامناسب درباره زنان موثرند

 دکتر مهری بهار از عدم توجه جامعه، نظام اداری و اجرایی کشور به خواسته‌های زنان می‌گوید و اینکه تناسبی بین انتظارات و توانایی‌های زنان با توجه به امکاناتی که برای زنان و مشاغل آنها در نظر گرفته شده است، وجود ندارد. وی معتقد است: در این صورت زنان مجبور می‌شوند به مشاغل دست دوم یا زیر دست یا غیرمستقل یا غیرحرفه‌ای دست بزنند. زنان در مشاغلی مانند فروشندگی، کارهای خدماتی و در نهایت انجام کارهای عام المنفعه ورود می‌کنند اما اغلب پست و شغل دولتی که متناسب با انتظارات آنها باشد یافت نمی‌کنند.


متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا زندگی با دکتر مهری بهار، استاد دانشگاه را می خوانید:


* با توجه به شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که امروز در کشور داریم، مطالبات زنان در عرصه‌های اجرایی و باورمندی آنان در عرصه‌های کلان جامعه چگونه ممکن است؟


مهری بهار: در شرایط جدید ایران که همراه با تغییرات ساختاری، وضعیت زنان نیز دچار تغییرات عمده‌ای شده است. تغییرات در نوع حضور و نقش آفرینی، نگاه و داوری نسبت به آنها، اثراتی که آنها در نظام اجتماعی و خانواده دارند قابل تأمل و بررسی است. از همه مهمتر موقعیت زنان به لحاظ جایگاه اجتماعی‌ و موقعیت درون خانواده دچار تغییرات عمده‌ای شده است. این تغییرات را می‌توان در افزایش سواد، رضایت‌های فردی و اجتماعی ‌آنها، الگو و سبک زندگی‌‌شان که از الگوهای سنتی عبور کرده‌اند و در نهایت آرزوهایشان دید. در گذشته زنان براساس ارزش‌های جاری و رایج در خانواده عمل می‌کرده‌اند، در حالی که آنها با ارزشهای جدیدی روبرو هستند .


عکس تزئینی است


در وضعیت جدید عوامل و شرایط متعدد نقش آفرینی کرده اند که از همه مهمتر شرایط بعد از انقلاب اسلامی و آورده‌هایش برای آنها می‌باشد. از میان همه آنها تحصیل، مشارکت سیاسی و اجتماعی و رسانه‌های جمعی مهم هستند. بخش عمده‌ای ازظرفیت‌های نهفته در عرصه مدیریتی بیرون و درون خانواده، به لحاظ آشنایی با تکنوژی‌های جدید است. در نتیجه می‌توان مدعی شد که ظرفیت‌ اثرگذاری زنان در جامعه و خانواده نسبت به گذشته بیشتر شده است. زنان نقش محوری چه در خانواده و چه در بیرون از خانواده و در فعالیت‌های اجتماعی‌شان پیدا کرده‌اند. واقعیت‌های جدید موجب شده زنان بازنگری جدی نسبت به الگوهای گذشته خود در خانواده و ارزش‌های ازدواج، شغل خود داشته باشند.


*پست‌های اخیری که در دولت دوازدهم و در شهرداری‌ها به زنان واگذار شده شاهد پررنگ شدن حضور زنان در مسئولیت‌هایی که روزی مختص به مردان بود را حاکی است، این اتفاق چشم انداز مناسبی را پیش روی زنان قرار خواهد داد؟ یا حساسیت‌هایی که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت بیشتر بروز خواهد کرد؟


مهری بهار: این موضوع که جامعه، نظام اداری و اجرایی کشور به اندازه کافی به خواسته‌های زنان توجهی نشان نداده یک حقیقت است. به روایتی، عدم تناسبی بین انتظارات و توانایی‌های زنان با توجه به امکاناتی که برای زنان و مشاغل آنها در نظر گرفته شده است، وجود دارد. در این صورت زنان مجبور می‌شوند به مشاغل دست دوم یا زیر دست یا غیرمستقل یا غیرحرفه‌ای دست بزنند. زنان در مشاغلی مانند فروشندگی، کارهای خدماتی و در نهایت انجام کارهای عام المنفعه ورود می‌کنند اما اغلب پست و شغل دولتی که متناسب با انتظارات آنها باشد یافت نمی‌کنند.


به دلیل عدم تناسب بین انتظارات‌ زنان و توانایی‌های آنها در مشاغل مورد نظر، زنان بالاجبار به شغل‌هایی روی‌آورده‌اند که مدیریت و تصمیم‌گیری جدی نمی‌خواهد. کنترل و اعتماد که شرط وجودی این نوع مشاغل است از زنان ساقط شده است. در ورود به مشاغل دولتی  اخیرا اتفاقاتی افتاده است مثلا ورود زنان به شهرداری و شورای شهر که چشم انداز مناسبی برای زنان است، ایجاد شده اما کافی نیست چون زنان بیش از این می‌توانند در سطوح مدیریتی و امثال آن فعال و صاحب نظر باشند.


* مهمترین برنامه‌ها در خصوص حمایت از زنان به عنوان قشر آسیب‌پذیر چه برنامه‌هایی می‌تواند باشد؟


مهری بهار: زنان باید از فضای معرفتی که به لحاظ تساوی در حقوق، مسایل و ظرفیت‌ها وجود دارد، آگاهی یابند در گام بعدی، داشتن این آگاهی، از سوی دیگران به رسمیت شناخته شود؛ دولت و ابزارهای غیررسمی باید به زنان کمک کنند تا بتوانند استقلال فکری پیدا کرده، ومتوجه مسایل پیرامونی خود باشند؛ البته این به مفهوم فردگرایی زنان نیست اما توجه به خود، حقوق و وظایف خود  بایستی در بستر شرایط جدید برای زنان ایجاد گردد.


رسانه می‌تواند در اصلاح افکار نامناسب و خرده‌گیری که دائما زنان را مورد هجمه خود قرار می‌دهد مانند ورود یکسری جک‌ها، کلمات نامناسب، ادبیاتی که تحقیر زنان را همراه دارد، نقش موثری داشته باشد. عوض کردن ادبیات محاوره‌ای، گفت‌وگوها و گزارش‌های روزمره، ادبیات گفت‌وگویی، می‌تواند موجب ازدیاد خودباوری در زنان شود و اجازه ندهد زن تنها به یک ابژه درآید یا به فردی که ظرفیت‌ها، حقوق، امکانات زیستی و شغلی خود را نمی‌شناسد تبدیل شود. بلکه ظرفیت‌های مدیریتی و اجرایی زنان برجسته شود. مثلا ورود زنان به حوزه عمومی غیررسمی غیر‌دولتی مثل تفریحات ورزشی، کمک می‌کنند که زنان نسبت به پیرامون و مسایل پیرامون‌شان آگاهی بیشتر داشته باشند؛ یا فعالیتهایی در حوزه جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها می تواند ورود زنان را در امور اجتماعی تسهیل کند.


* برخی از خواسته‌های زنان که تا به امروز محقق نشده و همچنین تعریف رجل سیاسی، عده‌ای معتقدند گره بخشی از این خواسته‌ها به دست عالمان دینی باز می‌شود، چگونه و چه نوع ارتباطی با عالمان دینی در این زمینه‌ها باید برقرار شود؟ تا به امروز در این ارتباط گیری موفق بودیم؟


مهری بهار: نگاه ما بایستی به گونه‌ای مثبت و به سمت برداشتن موانع سر راه سوق داده شود. تعامل داشتن با دست اندرکاران اصلی، به عنوان مثال با علما، از طریق برگزاری  یکسری جلسات و گفت‌وگوها، جلسات توجیهی به منزله متقاعد کردن آنها به این مفهوم که حضور زنان در اجتماع الزاما غیرشرعی و همراه با گناه نیست، مؤلفه‌های مناسبی برای تسهیل ورود زنان در بسیاری از حوزه‌هایی که مردانه تلقی می شوند، مهم است. البته با افزایش سطح سواد زنان و به طور خاص زنان و دختران گروه‌های با نفوذ، زمینه گشایش عمده‌ای وجود دارد. خانم‌های علما یا دختران ایشان زمانی که درگیر مسایل شوند می‌توانند مسایل مربوط به زنان را درک و هضم کنند و برای گفت‌وگو با پدران یا همسران خود توجیه عقلانی بیاورند. این یک راه مناسبی است همانطور که برای ورود زنان در ابتدای انقلاب  به سینما چنین اتفاقی افتاد.


دراوایل انقلاب، زنان حضور جدی در سینما نداشتند به این مفهوم که یا ورودشان لازم نبود یا ملاحظه جدی نسبت به این حضور فراهم نمی‌شد، به این دلیل تا مدت‌ها حضور زنان در سینما یا نبود و یا اگر بود به گونه‌ای حاشیه‌ای و کمرنگ بود اما با ورود  زنان در فیلم‌های دفاع مقدس آن هم با توجیه دینی؛ توجیه ورود به عرصه مقدس یک جنگ، شاهد پررنگ شدن حضور زنان در سینما بودیم. وقتی نگاهی مقدس به یک پدیده‌ای به نام جنگ وجود دارد ورود زنان در آن میدان مقدس هم معنا پیدا می‌کند.


جامعه ایرانی برای علما منزلت خاصی قائل است و کلام‌ آنها را به عنوان کلام افراد دینی قبول دارند، بنابراین باید از طریق نزدیکترین افراد به علما، یعنی زنان و دختران، راه گفتگو را فراهم کرد. از طریق جلسات و گفت‌وگوهایی می‌توان مسایل زنان را با علما مطرح و موجب تسهیل  امور مشکل در باب زنان را فراهم کرد.


* جامعه زنان امروز در مقایسه با گذشته به لحاظ سطح تحصیلات و حضور در مشاغل مختلف موفقیت چشمگیری داشته اما نگاه برخی نسبت به زنان صرفا معطوف به امور خانه‌داری و تربیت فرزند است. به نظر شما چطور می‌توان نگاه این بخش از جامعه را تغییر داد و اساسا این نوع نگاه زاییده چه عواملی است؟


مهری بهار: امور خانه‌داری و در حقیقت اموری که مربوط به مدیریت زن در خانه است را نباید کم اهمیت بدانیم، مسوولیت بسیار بزرگی است که برعهده زنان گذاشته شده است، اما باید آگاهی‌های مناسبی به زنان نسبت به جایگاه، حقوق انسانی و اجتماعی‌شان داده شود. ممکن است زن بیرون از خانه شغلی نداشته باشد و الزامی برای آن وجود ندارد اما به لحاظ مالکیت و مدیریت در خانه، صاحب حق و حقوقی باشد. حضور در پایگاه‌های ورزشی و فعالیت در شبکه‌ها و فضاهای مجازی، آگاهی و دسترسی آنها را نسبت به حقوق خود بیشتر می‌کند.


*حمایت‌هایی که دولت از مادران شاغل و زنان سرپرست خانوار دارد چندان قابل توجه نیست مثل مرخصی زایمان زنان شاغل که همچنان بلاتکلیف است، به نظر شما نباید این مشوق‌ها و حمایت‌ها بیشتر شود؟


مهری بهار: دفاع از خانواده و بنیان خانواده امری است که دولت به جد به آن بها می‌دهد. اگر قرار است  بنیان خانواده حفظ شود بهتر است از یک سو تشویق‌ها و پاداش‌های مازادی به زنان داده شود و از سوی دیگر زنان از حقوق تساوی خود در خانه برخوردار باشند.


دولت نیز برای راضی نگاه داشتن زنان به عنوان عضوی مؤثر در جامعه می‌بایستی به حوزه‌های غیررسمی که زنان می‌توانند آزادانه عمل کنند توجه کند. فضای مجازی می‌توانند عامل مهمی برای تجدیدنظر در حقوق زنان و تسهیل امور مربوط به زنان باشند.