متاسفانه دامنه و عمق ویروس کرونا به حدی دیده شد که کار حتی از دست دولتها به تنهایی خارج شده بود و اقدام همه مردم را می طلبید. بدین لحاظ است که همه مردم دنیا درگیر موضوع کرونا شدند. این اتفاق در ایران هم به وقوع پیوست. تقریبا یک ماه از حضور کرونا در ایران بود که همه مردم خودشان را در مقابل هیولای همراه با مرگ کرونا دیدند. موضوعی که در دستور کار همه قرار می گرفت، مراقبت از خود و جدایی گزینی از دیگران بود.
بدین ترتیب به زودی طرح مفهوم فاصله اجتماعی، به منزله جدا شدن افراد از جامعه و ماندن در خانه ها به عنوان مطلوبترین عمل شناخته شد. جدا شدن افراد از یکدیگر همراه با ترسی بزرگ همراه بود که اگر رعایت اصول بهداشتی در دستور کار افراد قرار نمی گرفت، بسیاری از افراد در معرض مرگ قرار می گرفتند. بسیاری از عرصه ها مورد سوال قرار گرفت.
یکی از عمده ترین حوزه ها و عرصه هایی که می توانست مورد چالش قرار گیرد، وضعیت امر خیر و عملکردخیریه در ایران بود. زیرا امر خیر نیاز به اقدام جمعی لازم داشت. می بایستی افرادی خیر وجود می داشتند تا بخواهند با تخصیص پول یا امکانی برای رفع مشکل جمعی اقدام کنند. وقتی که کرونا در شکل وسیع در جامعه حضور یافت، این سوال برای ما مطرح شد که تکلیف امر خیر و مراکز خیریه چه شده است؟ ایا خیرین در این مرحله هم اقدام به امر خیر می کنند یا به دلیل سختی شرایط به فکر خود و خانواده شان می باشند؟ این دو سوال برای ما در این نوشتار مهم است که قصد تامل در مورد آن را داریم.
در یک نگاه کلی می توان شاهد حضور نیروها و عوامل متعدد با هماهنگی در درک امر خیر در جامعه ایرانی بود. اولین نکته این بود که افراد خیر در چه سطح و گروه و نهادی ظهور کرده اند؟ ایا خیرین در سطوح فردی عمل کرده اند یا به شکل گروهی و یا حتی نهادی و سازمانی ؟
در ذیل به مهمترین ان اشاره می شود:
عکس تزئینی است
۱. عمل خیر در سطح سازمانی به طور مثال می توان به اقدامی که بانک اقتصاد نوین، به عنوان متولی بسیاری از کمکهای انسان دوستانه به مردم تحت عنوان “خیریه سپید جامگان نیکوکار” شد، اشاره کرد. (۲۴/۱۲/۹۹).
۲. و در سطح گروهی و جمعی ،به حرکت سلبریتی ها و حضور انها می توان اشاره کرد. ارقام اعلام شده در رسانه های جمعی، روزنامه ها، فضای مجازی و شبکات اجتماعی نشان دهنده سرریز شدن سیلی از کمکهای افرادی است که در ظاهر وظایف انها گونه دیگری تعریف می شود. گروههای تازه مرجع شده ای که به میدان می ایند تا کمک کنند . “سلبریتی های خیر ”
همواره در ایران به دلیل ماهیت دینی کشور،انتظار می رود که با توجه به حس نوع دوستی و توجه به دیگران، افرادی باشند که در امور خیر و خداپسندانه شرکت کنند. اموزه های متعلق به فرهنگ دینی و اخلاقی، این افراد را تشویق می کند که حس کنند که دیگرانی وجود دارند که دست نیاز به سوی انها دراز می کنند، در ان صورت، داوطلبانه وارد میدان شوند .اما سلبریتی های خیر ،کمکهای انسان دوستانه را با نگاه اخلاقی و نوع دوستی ،تعبیر می کنند.
۳. عمل خیر به مثابه عملی سنتی .برخی از خیرین سنتی می باشند. آنها خیرینی هستند که اساس کارشان خدمت و همدردی برای افراد محتاج وفقیر و بدون چاره، علی السویه است و به قشر خاصی تعلق ندارند. خیرین از هر قشر و طبقه ای از هنرمندان، استادان، پزشکان و صنعتگران…گرفته تا افراد و هیاتهای مذهبی، طلاب و روحانیون و بازاریان در زمانی که شیوع بیماری کرونا، جان بسیاری از هموطنان را به خطر می انداخت، در پی ان بودند که به کمکهایی دست بزنند که نیاز بیماران را براورده می سازد، مثل کمبود ماسک ومواد ضدعفونی و دستکش و شوینده هایی چون مواد ظرفشویی ،الکل و صابون و مواد مغذی که برای بیماران چه در حین بیماری و چه در زمان نقاهت، مفید خواهد بود، مثل خریدن انواع مرکبات و ویتامینها(نمونه ان عمل انسان دوستانه بنیاد خیریه الاو خیرین هیاتی در بیمارستان بقیه الله(ع).
۴. خیرین مذهبی با محوریت افراد و سازمانهای دینی. عمل خیر از گذشته هموازه عملی دینی محسوب می شده است و اوردن بسیاری از روایات دینی، حکایت از این مطالب را داشته اند. .ما نیز همواره حضور روحانیون را به عنوان دست اندرکاران امر خیر چه به عنوان کنشگر و چه متولی، شاهد بوده ایم در این شرایط نیز اخباری موجود است که خیرین طلاب وارد معرکه برای کمک رسانی بیشتر شده اند. طلاب و روحانیون و هیاتهای مذهبی به عننوان خیرین داوطلب در این مدت نیز بسیارکار کردند. به عنوان مثال سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان هویزه، بسته های معیشتی تهیه کرده اند که از جمله کارهای خیر دوستان، است و یا شهرستان کاشان که خیرین کمکهای بسیاری به بیماران کرونایی کرده است. برخی اماکن مذهبی و مدرسه از طریق این طلاب ،گند زدایی و ضدعفونی شده و در اختیار کادر پزشکی برای کمک به بیماران قرار داده شده است. در امور خیر ،شاهد ورود بسیاری از مراجع عالی قدر هستیم که برای مبارزه درمان ویروس کمکهای زیادی کرده اند از جمله خدمات دفتر اقای وحید خراسانی است. ورود علما در این مقطع نشان می دهد که اولا دامنه خیر و خیر خواهی تنها به کارهای دینی و خداپسندانه محدود نمی شود، ثانیا با توجه به پیچیده شدن دردرهای انسانی در جهان مدرن، امر خیر ساختی بسیار گسترده پیدا می کند به همین علت، امر خیر بنا به شرایط و نیازهای جدید تغییر ماهیت پیدا می کند. گاهی به امر دینی تلق پیدا می کند مثل بر اورده ساختن نیاز های طلابان و گاه خدمات اجتماعی در راس خدمات انسان دوستان قرار می گیرد. در نهایت انچه مهم است براورده ساختن درد انسانها است که خود خدمتی خداپسندانه نیز محسوب می شود .
۵. خیر رسانی به واسطه فضای مجازی. برخی از کمکها به طور مستقیم در جهت کمک به بیماران انجام می شود و برخی برای پیشگیری دیگرانی که هنوز به بیماری مبتلا نشده اند تدارک دیده شده است. حس انسان دوستی و اخلاقی به بیشتر افراد جامعه سرایت کرده است. به عنوان مثال ،سایت “رویداد نیرنگ” از مشارکت مردم در طرح غربالگری سخن می گوید که بدین وسیله در مردمی که می توانند ناقل بیماری به دیگران باشند اگاهی ایجاد کند.
۶. خیر از طریق تشکیل بازارهای نوروزی . در سالهای قبل بسیاری از فروشگاهها و نمایشگاهها و بازارهایی در روزهای پیش از عید نوروز در بسیاری از نقاط شهر تشکیل می شد. بودند خیرینی که از فروش ارقام متعدد کالاها دستمایه ای به دست می اوردند و برای کودکان واقراد محتاج ،کالاهای ضروری تهیه می کردند. امسال به دلیل شرایط خاص و شیوع بیماری کرونا بیشتر خیریه ها به شکل ان لاین برگزار شدند. انها از مردم در فضای مجازی همچنان تقاضا می کردند که خرید ان لاین انجام دهند تا شاید بتوانند کمکی به هم وطن خود کنند. به عنوان مثال خیریه پردیس در اطلاعیه ای اورده است و از تصمیم خود مبنی بر اینکه بازار نورورزی خود را به صورت انلاین تشکیل می دهد، به کاربران خود اطلاع رسانی کرده است. این خیریه امید وار است که بتواند مثل هر سال برای کودکان نیازمند وطن، خاطره دیگری بیافریند. اوردن کلیپهایی برای اهدای گل به پزشکان و پرستاران برای دادن روحیه بیشتر و تشویق به ماندن و خدمت کردن از جمله کارهای انها است .
به طور خلاصه امر خیر در این دوره با ویژگیهای عمده زیرقابل شناسایی است. در ادامه به اصلی ترین آنها اشاره می شود:
۱. خیر برای عموم مردم برای برون رفت از مشکل کرونا مطرح می باشد ، تا مسائل و مشکلات دیگر تعریف شود. با توجه یه شرایط بحرانی، خیرین در کنار دیگر نیروهای اجتماعی به میدان امده اند. به طور خاص می توان از اثرات منفی که محتکران بر جامعه وارد کرده و خیرین را برای سامان زندگی به میدان اورده است اشاره کرد. نقد غیر اخلاقی بودن عمل محتکران در نزدعموم مردم و انبار کردن اقلام مورد نیاز مردم و بیماران از طرف بعضی از افراد، فضای عمومی و رسانه ای کشور را پر کرد. این نقدها به صورتهای مختلف به گوش مردم می رسید و دست به دست می شد. .نقد به چرخه گران فروشی و یازار سیاه و جبران براورده ساختن اقلام مورد نیاز مردم، که خیرین را وادار ساخته است که وارد گفتگو و عمل شوند.
۲. ویژگی فراطبقاتی بودن. می شنویم که خیر خواهیها و خدمت رسانی خیرین به انحاء مختلف در این روزها انجام شده است. انها قرار است بازوی دولت باشند و عمل نوع دوستانه انها برای مردم، عملی اخلاقی و خداپسندانه توجیه می شود. یکی از دموکراتیک ترین عمل خیر در این برهه از زمان این است که کمک ها فرا طبقاتی و فرا جنسی و فرا شهری شده اند. کادرهای خدماتی تمام خدمت خود را معطوف به رهایی از این بیماری قرار داده اند چه شهری ،چه روستایی ،چه زن و چه مرد ؟ چه ثروتمند و افرادم مهم وچه افراد معمولی و ندار. عملی مشترک و دردی مشترک که خیرین را در یک مسیر واحد قرار داده است . بیماری کرونا میدان واحدی ایجاد کرده است که بازیگران ان افراد خیر هستند. مثلا خیرین بابلی که مایختاج چهل کپسول اکسیژن را برای بیمارانی که مشکل حاد تنفسی داشته اند را فراهم کرده اند و یا از بیمارستان بابل گزارش ۱۲۸ دست لباس محافظ و هفتصد محافظ صورت و ۵ هزار پاکت نوشیدنی به کادر درمانی بیمارستان های تابعه دانشگاه بابل اهدائ شده رسیده است.
۳. خیرین به عنوان گروههایی میانی بین جامعه و دولت. افرادخیر به مثابه میانجی های خیر محسوب می شوند.اظهارات رئیس جمهور اقای روحانی در پیام نوروزی ۱۳۹۹ جالب است که از خیرین می خواهد که به صحنه بیایند و مهمترین عمل خیر را کمک به درمان سریع بیماران کرونایی می داند. او اظهار می دارد که این ایام تلخ می گذرد اما خاطره فداکاریها در تاریخ و ذهن هر انسانی باقی خواهد ماند. اقای روحانی عبور از کرونا را به مثابه یک میدان مسابقه برای خیرین قرار داده است که هر یک با سبقت در کار خیر تلاش وافری انجام می دهند. در این پیام عمل پزشکان و پرستاران به مثابه عملکرد مثبت خیرین مورد توجه قرار گرفته است. اودر این پیام همچنین برای تشویق سایر خیرین، به عملکرد تشکل های خیرین و مردمی نیز اشاره نمود(نمونه ان شهرستان سمنان)
۴. تنوع در خدمات ارائه شده به واسطه خیرین. تنوع در خدمت رسانی یکی از کارهای خیرین در این روزهای سخت می باشد. با توجه به کمبود وسایل لازم، برخی ازخیرین در این ایام فعالیت خود را به تولید پارچه های یکبار مصرف بیمارستانی و دوختن ماسکهایی برای مردم اختصاص داده اند .
۵. رسانه ای شدن امر خیر. یکی از میدانهایی که می تواند بلندگوی بسیار مناسبی برای این درد مشترک باشد فضای مجازی است. از طریق فضای مجازی شماره حسابهایی با عنوان ستاد مبارزه با کرونا در اختیاز مردم قرار داده می شود(خبرگزاری جمهوری اسلامی)۲۲ اسفند ۱۳۹۹. بخشی از این امر با بسیج داوطلبان جهادی و بسیجی انجام پذیر شده است و یا خیرینی که در پاره ای از اوقات کمکهای خود را به صورت مبالغی در اختیار بیماران و کادر پزشکی قرار داده اند. اگر در گذشته امر خیر به گروه خاص و منطقه خاصی تعلق داشت، در شرایط ایجاد شده امر خیر به فضای رسانه ای وارد شده است. این است که می توان از ظهور پدیده ای چون “امر خیر رسانه ای شده” یاد کرد. در ایجاد این وضعیت، رسانه ملی و دیگر رسانه ها نقش عمده ای داشته اند. دعوت از برخی از خیرین در صدا و سیما در همان روزهای نخست سال ،حاکی از تشویق دیگر خیران برای کمکهای بیشتردر این شرایط بحرانی است. نمونه ان دعوت از فرماندار گرگان در برنامه “زندگی پلاس” اولین تلویزیون اینترنتی استان گلستان است. در این مصاحبه از هتل ورزشهایی سخن گفته می شود که به عنوان اقامتگاههایی موقتی در این زمان سخت مورد استفاده قرار گرفته است.
در پایان می توان مدعی شد که جامعه ایرانی به لحاظ تاریخی همواره رفتار خیرخواهانه داشته است، البته امرخیر بیشتر در میدان و ساحت دینی انجام می شد و کمتر به امور عمومی و اجتماعی تعلق می گرفت، ولی با ظهور بیماری کرونا که همه جانهای مردم ایران را به خطر انداخته است، خیرین ، اعم از افراد و گروهها و سازمانها و نهادهای اجتماعی به میدان امده و در همه عرصه ها و زمینه ها برای برون رفت از این بیماری به امر خیر اقدام کرده اند. این شرایط موجب شده است تا امر خیر در ایران دچار تغییر عمده ای بشود.
از حوزه خاص و تعریف معین به حوزه های عمومی و نیازهای عمومی و بینادین مردم از قبیل بهداشت و درمان و دیگر خدمات پزشکی و حمایت های متعدد برای رفع نیازهای اساسی انتقال یابد.
دکتر مهری بهار، دانشیار گروه ارتباطات اجتماعی، دانشگاه تهران در یادداشتی تحت عنوان «کرونا و مناقشه های دینی پیش رو»آورده است:
بحث در مورد تغییرات دینی (اعم از گرایش، نگرش، رفتار و حتی سازمان) در دو سطح دنبال می شود. سطح اول، کلی و عام است که به نگرش و سازماندهی مربوط است. سطح دوم، در فضای مجازی است.
الف: تاملاتی در مورد تغییرات در حوزه دینداری به طور کلی.
در آغاز به اتفاقات و تغییراتی که به طور کلی در حوزه دینداری روبرو هستیم اشاره می شود. اهمیت شرایط کرونایی بر ساختار دین و دیندار اثرگذار شده است و ما را در مقابل چندین سوال اساسی به شرح زیر قرار داده است: اولین سوال دررابطه با تغییر هویت دینی اینگونه مطرح می شود که دین چیست ؟و هویت دینی چیست؟ ایا دین متشکل از یک سری باورها و شناخت است یا متشکل از یک سری رفتارها و مناسک دینی معطوف به جمع ؟ دومین سوال بر سر چگونگی رفتارهای دینی در شرایط بحرانها(بحران کرونا) است که شاحص ویژه این رفتارها ، جمعی بودن،عینی بودن و تاکید بر نمادهای جمعی بوده است، حال با این شرایط چه بر سر مراسم دینی امده است ، ایا با ایزوله شدن مناسک دینی ، هویت دینی مردم که قاعدتا ارزش ان مبتنی بر ابرازات و ظهورهای جمعی و عینی است ،نیز دچار تغییر شده است ؟ در پاسخ به سوالهای فوق، با چندین مناقشه مهم که بعضی از آنها از گذشته وجود داشته اند، روبرو هستیم. در ادامه به آنها اشاره می شود.
مناقشه اول، برخی مطرح کرده اند که وقوع تغییرات عمده در جهان بر می گردد به جهان مدرن، یعنی زمانی که دین در برابر علم زانو زده است و دیگر بحثی وجود ندارد. قرنها است که ورشکستگی دین در برابر علم اعلام شده است [۱] این نزاع تاریخی به قرن ۱۸ تا به امروز بر می گردد و این تعارض بین دین و علم همواره در تمام زمانها دیده می شد، ولی کرونا در ایران منشا تحول در رابطه بین این دو شد. در مورد ویروس کرونا باید گفت ، که با ورود عقلانی و به موقع روحانیت و مراجع دینی در ایران، به حوزه بهداشت و پزشکی، این مناقشه، بی اساس اعلام شده است و اگر نزاعی تا به حال وجود داشته است بیشتر بین دانشمندان و متدینین بوده است وارباب دین و کلیسا بودند که همواره با علم نزاع داشتند نه خود دین و ذات ان [۲]
مناقشه دوم از سوی کسانی مطرح می شود که نگاه متعادل تری به موضوع بحرانهای تاریخی و تاثیر ان بر هویت دینی داشته و مدعی اند این دوره، دوره بحران است. شرایط بحرانی موجب می شود که همه امور دچار تزلزل شوند. حوزه دین هم در شرایط بحرانی مسئله دار می شود. در نتیجه، این شرایط فرصت بازاندیشی دینی را برای دینداران فراهم کرده است. این اتفاق بهترین شرایط را برای بازبینی هویت دینی جدید فراهم می کند [۳] لذا اشکالی ندارد که اولا بتوانیم از این دوره به ارامی گذر کنیم در عین حال فرصتی است تا در هویت دینی خود با کمک فقه و شریعت و با همیاری علما و مجتهدین دین، درورود به جامعه مدرن تجدید نظر کنیم.
مناقشه سوم بر یک سری اسیبهای بعد از عصر کرونایی است که تاثیر زیادی بر تغییر رفتار واعتقاد و پایه های دینی افراد، ناخوداگاه می گذارد وموجب تغییر برخی رفتارهای دینی می شود که تا قرنها بر انجام ان تعصب ورزیده می شد. به همین دلیل ممکن است با عبور از دوره کرونایی جامعه دینی با چالشها و بحرانهای فراوانی روبرو شود.به عنوان مثال این شرایط، مسائل جدیدی را در فقه و شریعت گذاشته است، مثل تغییر در غسل و تدفین میت، تطهیر و اجرای مراسم مذهبی. یک سری واجب و حرامها جای خود را عوض کرده اند.. البته این تغییرات تنها در مورد اماکن مذهبی رخ نداده است. بعنوان مثال مردم تنها به مسجد و کلیسا نمی روند، بلکه به کنسرت و بازیهای المپیک هم نمی روند. سوال این است که وضعیت اجکام شرعی و فقهی که در شرایط بدون بحران بر عهده فقیه است . در زمان بحران چگونه خواهد بود ؟ پاسخ این است که در زمان بحران هم این فقیه است که می تواند در نحوه انجام احکام دینی و شرعی، دخل و تصرف کند.
با وجود مسائل عمده ای که در جربان ویروس کرونا به وجود امد، بسیاری از اجتماعات مذهبی تعطیل شدند، اگر به همین شکل پیش رود ممکن است مهمترین گردهمایی مسلمانان در حج، نیزمتوقف شود .اگر مراسم حج بسیار مهم است و هیچگاه از زمان حضرت ابراهیم(ع) به یاد نداریم که حج در نزد مسلمانان،متوقف شود یا در شرایطی در زیارتگاهها بسته شود و نمازهای جماعت خوانده نشود ومسلمانان متوفی بدون هیچ مراسم نماز و غسل به خاک سپرده شوند. چه کسانی می توانند امر به توقف مراسم جمعی را صادر کند؟ تنها فقیهان و مجتهدین هستند. این اتفاق ناخواسته موجب حضور موثرتر علمای دینی نیز شده است. دو طیف از فقیهان برای پاسخ به مسائل شرعی و فقهی مردم، در این روزها ، ورود پیدا کردند :
۱ دسته ای از فقیهان بنیادگرا و سنتی که معتقدند، شزایط جدید تاثیری در اجرای حکم شرعی ندارد .منطق انها سنت است وانسان مومن می بایستی به سنت پیامبر وفادار و سنتهای الهی در هر زمان لازم است اجرا شوند و تعدی از ان به مثابه خارج شدن از حکم خداست [۴] حتی به نظر برخی از این طیف، اماکن زیارتی، اماکنی مقدس و برای شفای مسلمین است و زیارت جمعی هیچگاه نباید تعطیل شود. اقامت در ان، شفا است . این اماکن مقدس، دارالشفا و به دور از هربلا و بیماری هستند و خداوند متعال، این اماکن را از هر گونه شر و بدی محفوظ نگه می دارد.[۵] لذا نه تنها تعطیل بلکه ورود به ان برای شفای مریضان روحی و جسمی لازم است .
۲-طیف دوم، گروهی از فقها هستند که همگام با شرایط جدید توانستند فتواهای مناسب، اماده وبسته به شریط بحرانی کرونا، ارائه دهند. علما وفقهای اشنا به شرایط جدید، و در مواجهه با ویروس کرونا،نظرات متفاوتی نسبت به رفتارهای دینی مردم مطرح کرده اند. انها سعی کرده اند:
اول، به علم ،اگاهی و دانش با دیده اهمیت بنگرند. مثلا اینکه در شرایطی که علم پزشکی به بهداشت و کم کردن مرگ و میرها کمک می کن می بایستی در مقابل پزشکان و جامعه مدنی تسلیم شوند.
دوم، با طرح سوالاتی از قبیل اینکه ایا می توان در شرایط خاص امروز، دستور به تعطیلی نماز جماعت و نماز جمعه را داد، زمینه را برای هسویی و هماهنگی با علم پزشکی و بهداشت را فراهم کنند؟ا
سوم، با تاویل فقه پویا و اینکه بهداشت واحترام به دیگران با عقل و منطق جورتر است، انها توانسته اند، زمینه نقد فقه سنتی را که امکان و یا طرح تعطیلی جماعتهای دینی را به هیچ وجه نمی پذیرد، را فراهم کنند.
چهارم، با طرح فقه پویا ،از یک سوخود را با مسائل جهانی و جامعه مدنی نزدیک می کنند واز سوی دیگر از تیغ نقدهای شهروندان خودی و اخبار جهانی ،رهایی می یابند.
پنجم، یکی از امتیازات فقه پویا، ان است که ارجحیات اجتماعی را به خوبی می شناسند و ارجح یعنی توجه به مصلحت جمعی، احترام به سلامت و بهداشت تمام انسانها . نمونه های انرا می توان در زمانی که سازمان بهداشت می گوید، لازم است فاصله های اجتماعی برای دوری از این بیماری لازم است ، مراسم جمعی متوقف می شود .یا حذف مراسم جمعی و یاحذف نماز لیله الدفن برای متوفی که این روزها به صورت مجازی با ذکر نام مرحوم انجام می شود، را می توان مشاهده نمود.
مشخصات کنش دینداری در شرایط کرونایی.
با توجه به شرایط پیش آمده برای کشور و مردم، دینداران و علمای دینی با واقع بینی جدی شان اقدامات بسیاری انجام دادند که کمتر می توان در گذشته از آنها خبری یافت. در ادامه به بعضی از آنها اشاره می شود:
منطق فقها دراین شرایط، توجه به مصلحت ها با محوریت عقل است، به همین دلیل از روز نخست بر توصیه های علم پزشکی تکیه کردند. ویژگی این دسته از فقیهان این است که دارای شناخت و اگاهی لازم نسبت به علوم جدید، در عین حال دسترسی و امکان فراگیری انها بیشتراز سایرین به فضاهای مجازی بوده است . این امر موجب شد تا به توصیه های پزشکی بیشتر اهمیت دهند. البته تقاضای مردمی که خود یا خانواده هایشان اسیب دیده بودند، در مواجهه با مرگهای زیاد نزدیکان، بی تاثیر نبوده است . انها انتظارداشتند که فقها و مجتهدین ، برخوردی مناسب و راه حلهای بهتر و بهداشتی تری معطوف با شرایط جدید به انها ارائه دهند. گذر از فقه سنتی و ورود به فقه پویا که منظری عقلائی همراه با پیشرفت وحاوی پیامی انسانی بوده مهم است . در این فقه ،احترام به حرمت انسانی اهمیت دارد تا چیزهای دیگر .منطق فقه پویا از یک سو منطق “دیگر شناسی” ، اسایش دیگری، جان دیگری و ابروی دیگری است و از سوی دیگر منطق حذر از هر هر گونه ضرر به دیگری. سلب ارامش و فراهم کردن سببهای رنج و بلای انسانی در این فقه ، مطلقا حرام شمرده می شود. مسئولیت فردی و مدنی، مهم و بیشتر علمای دینی به ان توصیه می کنند. اموزه این فقه این است که اگر شخصی بداند که حضور او در جایی موجب اضرار می شود باید ان محل را ترک کند(به عنوان نمونه منع افراد در اجتماعات دینی در روزهای کرونایی) ، انجام هر گونه مسافرت که متوجه ضرر به خود و دیگری می شوید(به عنوان نمونه لغو مسافرتهای شهری و بیرون شهری در روزهای کرونایی) ،انجام هر نوع اعمال مستحبی یا واجب در شرایط خاص حتی برعکس ان، باطل و حتی اعاده ان در زمان دیگر ،عمل واجب می باشد. در مورد دیدار با ارحام نیز اینگونه می باشد(منع دید و بازدیدهای نوروزی) ،احتکار کردن وسایل مورد نیاز مردم مطلقا حرام وضمانت شرعی بر عهده افراد است[۶] .
به رسمیت شناختن بهداشت و سلامت و تغییر بعضی از رویه های سنتی دینی. بنابراین در شرایط بحران کرونایی، برخی از علما و مجتهدین اگاه و اشنا به مسائل روز وفضای مجازی، توصیه های پزشکی را ارج نهادند و با تعطیلی اجتماعات دینی نه نتها مشکلی نداشتند، بلکه به سرعت مجوز تعطیلی ان اجتماعات را صادر نمودند[۷]. حتی برخی از علما[۸] که بیشتر درطیف سنتی ها قرار داشتند، به تدریج توصیه های پزشکی را جدی گرفته و گفتند چطور اقایان در مسائل شرعی مقلد ما هستند ماهم در تشخیص راههای سلامت برای مقابله با بیماری کرونا مقلد پزشکان هستیم. برخی افراد در صدا وسیما توضیحاتی داده اندو نظرفقیهان را در مورد چرایی تعطیلات اجتماعات مذهبی جویا شدند و به نقش مفید و همسوی فقیهان با علم و دانش، پرداختند [۹]. بدین وسیله فتواهای جدید در مورد احکام شرعی و فقهی، تطهیر و حرام و حلاهای معقولانه در فضای مجازی به سرعت دست به دست شد. به نظر می رسید که فقیهان از این طیف از همان ابتدا ، برخوردی منطقی و همراه با حسابگری معقولانه در راه مبارزه با این بیماری داشته اند[۱۰]. مجوز استفاده از الکل و به راه انداختن کارخانه هایی در جهت ساخت الکل های ضدعفونی کننده ، از مجوزهای سختی بود که در زمان اوج شیوع کرونا از جانب همین فقها و علمای دین مطرح شد. به عنوان مثال خبر “قدیمی ترین کارخانه الکل سازی ایران در بومهن به چرخه برگشت “بسیار خبر سازبود که در فضای مجازی از این گروه به گروه دیگر منتقل می شد .
شرایط و بحران کرونا به سرعت زیست دینی و شرعی مردم را تغییر داد. زیرا مفهوم “زندگی” مهم شناخته شد و تغییر رویه ها برای بقای زندگی در دستور کار علمای دین قرار گرفت. طرح احکام جدید شرعی، نشان از ورود گفتمانی فقه پویا ، اما نه از سوی تفکر و اندیشه غربی،بلکه از سوی فقیهان و مجتهدین روشنفکر ،و وعاظ مترقی و تجار اگاه و افراد دینی اشنا با شرایط جدید، صادر می شد. اساس این نوع فقه پیشرفته معطوف به زندگی جاری مردم که همراه با خردگرایی در شرایط کرونایی بود، باعث شد تابه جای تاکید بر سنتهای قدیمی وحرام و حلال های تکراری به بهبود شرایط فقهی و شرعی با توجه ویژه به بهداشت، تغذیه، اموزش و رفاه عمومی، توجه شود.
استفاده از دعاهای متعدد: برخی نوشته ها حاکی از ان است که شرایط بحرانی کرونا،به بحران الهیات منجر می شود، بدین مفهوم که در این شرایط و با مرگ فراگیری که سرنوشت انسانی را به مخاطره انداخته است، بیشتر از همه، خداوند مقصر است ، خداست که این شر را برای انسان تولید کرده است .لذا “در اینده نگاه به خداوند و نقش وی در رابطه با رنج انسان تغییر می کند”(فرشتیان)[۱۱] ا
تلنگر: نقل بسیاری از حوادث تاریخی تنها تلنگری به ماست تا به خود اییم و سعی کنیم در زندگی وباورهایمان و حتی درمصرف الگوهای رایج مان ،تامل کنیم سوال اینکه ایا”کرونا بلاست یا نعمت”در حقیقت توصیه ای اخلاقی است که قضاوت را در نهایت به انسان وامی گذارد . شعار نعمت یا بلا، مذهبی است و از اسراف انسانی در طول زندگی سخن می گوید و به گونه ای غیر مستقیم انسان را مسئول سرنوشت بیماری و بلای خود می خواند . بلا نه در بیرون بلکه در درون انسان است . انسان در مقابل نعمتهای خدایی، سپاس را کنار گذاشته و به اسراف و بی اعتنایی پرداخته است . اینگونه ارزیابی اخلاقی، انسان را به یاد قربانی هایی می اندازد که در برابر فرونشاندن خشم خداوند ، انجام می شود . انسان غفلت کرده پس سزای او بلای بشری به طور همگانی است . انسان مقصر است و تنها راه نابودی ویروس، ببه خود امدن انسان است و هرگاه او اراده کند و در خود تغییر ینیادینی ایجاد کند بیماری از او پر می کشد و به دیار نا کجاباد می رود. به تعبیری “کرونا واکنش کره زمین، برای نجات و بازسازی خود و نسل بشری است “
توجه و تمرکز بر ارائه راه های جدید در انجام مراسم دینی . به طور خاص زیارت از راه دور یکی از انها می باشد. زیرا ادامه منع رفت و امد از شهر کربلا به خاطر جلوگیری از انتشار ویروس کرونا[۱۲] در دستور کار حوزه دینداری قرار گرفته است.
ب: تغییر در حوزه دینداری با توجه به فضای مجازی
با توجه به شرایط جدید جامعه ایران تحت تآثیر کرونا، فضای مجازی از اهمیت بیشتری برای اکثر مردم برخوردار شده است. در این سطح از بحث ما با دو سوال بنیادین بدین شرح روبرو هستیم: ۱. ایا در عصر کرونایی می توان مدعی شد که فضای مجازی راه را برای یک سری خلاقیتهاو هویت های دینی جدید باز می کند که از ان به عنوان “فقه پویا” یاد می شود؟ ۲. نقش فقیهان و مجتهدین دینی در تغییر ایینها و مناسک دینی درعصر کرونایی چیست؟ اول اینکه در شرایط کرونایی و با توجه به زمان حصر خانگی و ایزوله شدن، رجوع مردم به فضای مجازی بیشتر از قبل شده است. دوم، در فضای جدید، پرداختن به برخی مسائل برای مردم مهم تر از گذشته شده است، مثلا توجه به ایینهای فردی تا مراسم و ایینهای اجتماعی، تاکید بر مولفه های دینی معطوف به تمیزی و بهداشت از طریق اموزشهای مجازی و افزایش خلاقیت ها و توانایی های فردی-دینی اصلی ترین می باشند. با محوری شدن فضای مجازی، حتی در کنش دینی، اتفاقات عجبیی در حوزه دینداری در حال وقوع می باشد. انسان دینی مبادی به اداب و رسوم ، هرگز برای تشییع اقوام خود بی اعتنایی نمی کند ،اماکن دینی خود را نمی بندد ،نمازها را فرادی نمی خواند و به رفتارهای جمعی دینی احترام می گذارد. شرایط بحرانی کمک کرده است که بسیاری از رفتارهای گروهی و جمعی دینی تغییر کند.در اینجا به چند مورد از مواجهه با ویروس کرونا با توجه به مطالعه فضای مجازی اشاره می کنم. در پاسخ به این شبهه و با توجه به رصدهایی که در فضای مجازی صورت گرفته است،باید گفت که
نخست، در این روزهااغلب پرسشهای فقهی و شرعی، راجع به تطهیر و نجاسات وغسل و نحوه تدفین و تشییع است و به باورهای مردم در باره شر و اینکه ایا خدا این شر را تولید کرده یا ابزارهای شر،کاری ندارد. لذا در این فضا، بحث کرونا و رابطه ان با ایجاد شری برای از بین بردن انسان ، شاید هیچ گاه مطرح نشود [۱۳]
دوم اینکه در قران و مطالب اسلامی،انسان به جای مقصر دانستن خدا ،به غفلت خود انسان اشاره می کند و به ناسپاسی او در برابر نعمتهای بیکران. فضای مجازی در این روزها به فضای تجربه انسانی و دینی در رویارویی با ویروس تبدیل شده است . نمونه ان استفاده از دعاها و ذکر ها برای پرهیز از بیماری و یا توصیه هایی در این زمینه است. به نظر می رسد در باورهای دینی مردم به واسطه این ویروس تغییری ایجاد نشده است .اگرچه نحوه بروز باورها در فضای مجازی تا حدود زیادی تغییر کرده اند و با توجه به غیر اجتماعی بودن مراسم و ادعیه و اورداد ،تبدیل به دعاها و استغاثه های از نوع مجازی شده اند.اتفاقا این رابطه با کلام ،اوراد،فیلم ها و زیارات مجازی در فضاو شبکات اجتماعی دست به دست می شوند. فضای مجازی را مثال می زنم چرا که مردم بیشتر در این شرایط با فضای مجازی در ارتباط می باشند که فضایی برای بروز ذوقها و تواناییها و خلاقیت ها است . به همین دلیل ممکن است، فضای مجازی امکانی برای بروز الهیات نوین از نوع مجازی ان فراهم کند. تئولوژی و اصطلاحات خاصی تولید کند که با توجه به امکان متفاوت ،نوعی دیگر از پایه ها و قواعد دینی تولید کند که از جنس واقعی ان نیست .شما می توانید در فضای مجازی دین باور باشید و به سیر افاقی و انفسی خود بپردازید و به جای مسجد و کلیسا، در میدان مجازی و با توجه به تواناییها و ذوق خود با خدا ارتباط برقرار کنید . ورودبسیاری از مباحث در این فضا، نشاندهنده ان است که انسان مسلمان اتفاقا نسبت به خدای خود بی اعتنایی کرده است و نعمتهای کردگار خود را ناسپاسی نکرده است . پس به نظر می رسد باید انتظار داشت با این وضعیت خانه نشینی، نوعی دیگر از الهیات را جستجو کرد . دست استغاثه به خدا بلند کردن و دعا برای خود و دیگران ،نمونه تکراری در این فضا است .به نظر می رسد دوران همزیستی بین الهیات مجازی با الهیات واقعی،در فضای مجازی دارد تجربه می شود . اتفاقا مطالبی در این فضا دست به دست می شود که حاکی از ان است که دست خدا و خود خدا در تمام مراحل زندگی انسان ایرانی و مسلمان حضور دارد، چرا که خداوند دارد به مجازات افرادی می پردازد که مستحق مرگ بوده اند .اگرچه ویروس با رنج ادمیان امیخته است اما رنجی بشری در تمام نقاط عالم رقم زده است که به طبقه و نژاد و جنس کاری ندارد .مشهور باشی یا نباشی در عرصه ابتلا ،بین همه تفاوتی وجود ندارد . نمونه های زیادی از رابطه بین خدا و نقش خدا در زندگی انسان در قالب دعا برای اجابت رهایی از بیماری : ختم قران ،یاداوری ایام مبارک “ختم امن یجیب در نزد دوستداران قران و دعا و تشویق مردم به تکرار دعاها و استغاثه ها، به ارتباط قوی تر انسان منجر می شود نه به شر که به نقد از خدا برسد که ، “کجاست خدایی که به داد بندگان خود برسد و رنج اورا کاهش دهد. به نمونه هایی ازاین مباحث در فضای مجازی اشاره می شود
انسان مقصر است و تاوان عمل خود را می دهد
مقصر دانستن انسان نه خدا زیرا که ما از نعمتها چه استفاده ای کرده ایم.
امدن ویروس کرونا ،هزینه ای است که ما انسانها به دلیل عمل مخربانه خودمان بایستی بپردازیم.
“زمین هوشمندانه وارد عمل شده و با اوردن این ذره کوچک کرونا ،همه حرکتهای مخرب انسانها را تعطیل کرده است
“پس بایستی به هر انچه خداوند در زمین به او امانت داده است، احترام گذاشت. سهراب سپهری می گوید ” چشمهارا باید شست جور دیگر باید دید. همه چیز نعمت خداست.”[۱۴] انسان امانتدار خوبی برای این زمین نیست . پس راه حل ، بازگشت انسان به اصل خود و درک جهان هستی است .
پایان سخن
هر چند که کرونا بیرحمانه جان بسیاری از مردم جهان و مسلمین را گرفته است، اما این پدیده موجب ایجاد شرایط و اثراتی ماندگار در زندگی مردم جهان و به طو ر خاص زندگی دینداران شده است. در کلام اخر، به بعضی از آنها اشاره می شود:
ظهور مناقشه های جدید نسبت به دین و دینداری در فضای مجازی. در باره رابطه دین و کرونا ،این سوال هست که ما در این مدت با کنار گذاشتن بسیاری از مراسم دینی و عدم انجام اداب دینی ،راه سکولار به پیش گرفته ایم ؟ ایا می توان دین بدون مراسم تصور کرد؟ ایا در شرایط بحران، انسانها خدا را صدا نمی زنند بلکه به علم یا تکنولوژی پناه می برند؟ نقش علمای دین در این شرایط چیست؟ ایا ابزارهایی چون رسانه ،فضای مجازی ،رساله ها و احکام مجازی می توانند به مصیبتهای انسانی پاسخ دهند؟ ایا اینطور است که زمانی که همه قصد ساختن واکسنی برای ویروس جانگیر می باشند،همه ابزارهای مادی، جانشین خدا در روی زمین شده است ؟ و مناقشات دیگری از این قبیل
تغییر در ساختار دینداری در سطح کرونا تعامل انسانهای روی زمین به کلی دگرگون کرده است . بسیاری معتقدند که”این ویروس کوچک چنان میدانهای جهان را خلوت کرده است که تانکها هم در میانه اعتراضات سیاسی معروف نتوانستند چنین کنند. سوال اینکه ایا نهاد دین در ایران با وجود بحران کرونا ،به نهادی حاشیه ای بدل شده است و ایا این مساله راه مناسبی برای دوری گزیدن از اجتماعات مذهبی نخواهد شد ؟ و یا می توان پاسخ داد که این بحران در طول تاریخ موقتی بوده و همه این تغییرات بر سر جای خود بازگشت می کند . اما اگر کسی عادت کرد که در خانه نماز بخواند به جای در مسجد خواندن،ایا او دوباره به مسجد بازخواهد گشت ؟ به نظر می رسد در این شرایط بحرانی،بیشتر توجه ها به بهداشت و تمیزی و پرهیز از بیماری سوق داده شده است تا به نقد روحانیت و فقیهان . در این شرایط روحانیت همدل و پا به پای مردم، تمام اصول بهداشتی را رعایت می کند. کمترین نقد به روحانیت در این دوره و شرایط بحرانی متوجه روحانیت شده است .به عنوان مثال آیت الله سیستانی مرجع تقلید شیعیان برای شفاعت بیماران کرونایی نزد مقبره امام علی (ع)رفته و به مردم امر کرده است که برای دفع بلای کرونایی و سلامتی انها ،شیعیان ده مرتبه سوره فیل را تلاوت کنند.
تعبیر جدیدی در مورد حرمت انسانی. فقه اسلامی از این منظر عقلائی و پیشرفته است و حاوی پیامی انسانی است که احترام به حرمت انسانی اهمیت دارد . در این فقه “دیگر شناسی”مهم است اسایش دیگری ،جان دیگری ،ابروی دیگری و مال دیگری اهمیت دارد .پس ضرر به دیگری مطلقا حرام است و مسئولیت مدنی را زیاد می کند. در این فقه همچنین اگر شخصی بداند که حضور او موجب اضرار می شود باید ان محل را ترک کند. ایت الله سیستانی برخورد با این بیماری را حتی بر مسئولیت افراد می نهد وضمان و مسئولیت فرد را نیز بر عهده دارد انجام مسافرت ،انجام اعمال مستحبی برعکس باطل و اعاده ان واجب می باشد .. دیدار ارحام نیز اینگونه می باشد ،احتکار کردن مطلقا حرام است وضمانت شرعی بر عهده اوست.
جایگزین های جدید برای رفتارهای مدرن. از اصلی ترین آنها مهم شدن طب جدید به جای طب سنتی و اسلامی است.
[۱] نوشته متعلق به فردینان برونتی یر(۱۹۰۷-۱۸۴۹)است با عبارت “دین در برابر علم زانو زد” که به نزاع بین دین و علم اشاره می کند.که از قرن ۱۸ میلادی به این طرف شروع شده است
[۲] رامین نعمتی
[۳] حسن فرشتیان ،پژوهشگر دینی
[۴] این امر مختص دین اسلام نمی باشد .مثال انرا از تشیع جنازه فردی در اسرائیل زدم که توسط خاخام های اسرائیلی انجام شد اگرچه با مخالفت پلیس،روبرو شدند.
[۵] نمونه ان لیسیدن فردی که حرم امام رضا(ع) را لیس می زد و از خود فیلمی تهیه کرد و در فضای مجازی فرستاد . البته پلیس با تعقیقب قانونی خود این فرد را دستگیر کرد .
[۶] مصطفی محقق داماد در” فقه در باره بیماریهای واگیردار ” بسیاری از احکام مستند به احکام مسلمیه عقلیه را بیان می کند .
[۷] از جمله امام جمعه شیراز که به گونه ای منطقی توصیه پزشکان را جدی گرفت وتقلید از پزشکان را به مثابه تقلید مومنان از فقیان دانست .
[۸] در مشهد هم احمد مروی درتولیت استان قدس رضوی در ۶ اسفند اظهار داشت که در حوزه حرم منور رضوی در زمینه مقابله با ویروس کرونا ما تابع وزارت بهداشت هستم و در این حوزه نظر و دخالتی ندارم (برگرفته از تحقیق حسن فرشتیان )
از جمله نمایندگران رهبری و[۹] امامان جمعه قم و مشهد(ایت الله علم الهدی که با خطبه ای مکتوب نماز جمعه را بدون تعطیلی اعلام کرد . نهم اسفند ۱۳۹۹ اما بعدا با اعلام اینکه نماز در عین اینک به عنوان فرضیه الهی محسوب می شود ،اما نبا به دلایلی پذیرفتیم که نماز جمعه برگزار نشود
[۱۰] نمونه ان تعطیلی حرم حضرت معصومه در قم و حرم امام رضا (ع)در مشهد بود
[۱۱] کرونا و بحران هویت دینی از شرعیات تا الهیات .جسن فرشتیان
[۱۲] گفتمان بانوان
[۱۳] در مقاله ای از اقای یاسر میرداودی پژوهشگر فلسفه و دین امده است تحت عنوان ” مساله شر ایرانی ،خدا کجا بود؟” او در باره فصلفه اینکه مساله شر در تهودیت به دلیل مساله هولوکاست و کشتار جمعی یهودیان به مساله مهم تبدیل شده است و در مسیحیت نیز به دلیل به صلیب کشیدن حضر مسیح (ع) نیز به مساله شر پرداخته شده است اما در اسلام این نوع الهیات وجود ندارد حتی زمانی که امام حسین(ع) در میدان کربلا شهید می شود باز شر تبدیل به مساله در اسلام نمی شود .
[۱۴] از دکتر سید شجاع در گروه گفتمان بانوان متعلق به گروهی از زنان که در تورنتو زندگی می کنند و دغدغه انها فرهنگ و دین می باشد
– چه رابطه و تناسبی در جامعه دینی بین رسانه و دین وجود دارد؟
– این دو با هم مرتبط هستند. به دلیل اینکه جامعه ایرانی دینی است مساله اصلی هم دین و نحوه تبلیغ و انجام امور دینی است. در نتیجه رسانههای جمعی هم متعهد به این امر هستند. یعنی اینکه رسانهها در جامعه ایران که کشوری دینی است باید دینی باشند و بر مسائل دینی تاکید کنند. از طرف دیگر بسیاری از مردم به دلیل حرفه و تخصص مانند روحانیون و گروههای متخصص در این زمینه درگیر هستند و امر تبلیغ دین امری همیشگی شده است. در نتیجه اگر رسانههای جمعی در این زمینه کوتاهی کنند، مورد سوال قرار میگیرد. به لحاظ آنکه جامعه ایران دینی است در صورتهای متعدد به گروههای دینی با سطوح متعدد دانش و علاقه تقسیم شده و برای خود و کل جامعه تبلیغ دین را لازم میداند. در نتیجه اینکه جامعه و فرهنگ و نظام ایران دینی است، داشتن رسانه دینی ضروری خواهد بود. شرایط دینی بودن جامعه، ما را متوجه داشتن رسانه دینی میکند.
حال این سوال جای طرح دارد که رسانه دینی در ایران چه وظایفی دارد. در این زمینه حرفهای بسیاری گفته شده است. عدهای فقط گفتهاند که به صورت دین بپردازند و عدهای مدعیاند که رسانه باید به مسائل دینی بپردازد. در مجموع میتوان گفت که از وظایف رسانه دینی طرح ارزشهای دینی و اسلامی از یک سو و از سوی دیگر نقادی جهان مادی و سکولار است. این تاکید دو وجهی که یک طرف به ارائه و اثبات ارزشهای دینی میپردازد و از طرف دیگر به نقد سکولاریسم و مادیگرایی، کار رسانه را سخت میکند. این نوع کار و تلاش و سیاستگذاری ضمن اینکه عمل رسانه دینی را سخت میکند اما به روز و مستمر هم میسازد. هر روز یکی از مسائل مهم در رسانه طرح و رسانه به لحاظ دینی باید به آن بپردازد یا اینکه وقایع و حوادث دینی به لحاظ تقویمی و ضرورت توجه به مسائل دینی هست که ضرورت توجه رسانه به آن را فراهم میسازد. بدین لحاظ است که رسانه در ایران به طور مستمر و همیشگی در این زمینه حاضر است و به داوری مکرر در حوزهها و مسائل متعدد میپردازد. به این ترتیب، گفته میشود که رسانه دینی درگیر دینداری و سکولاریسم است. در ظاهر، رسانه زمینه سکولار شدن دین را فراهم میکند. در مقابل، رسانه دینی با تولید فیلم و گزارش و برنامههای رسانهای میتواند زمینه تقویت بنیانهای دینی جامعه را فراهم ساخته و در نهایت ما با تعادل بین دین و رسانه روبرو شویم.
– اما به نظر میرسد که نه تنها در حوزه نظری کاری پیش نبردیم بلکه در عمل هم موفق نبودیم. چه کارهایی در زمینه پیوند دین و رسانه انجام شده است؟
– هر چند که ما با تجربهای با عنوان رسانه دینی در ایران روبرو هستیم ولی هنوز به لحاظ نظری در این زمینه کار زیادی نکردهایم و رابطه آنها را معلوم نکردهایم. ما به لحاظ نظری در ایران باید رابطه و پیوند دین و رسانه و اینکه آیا این دو میتوانند در کنار هم قرار گیرند را معلوم کنیم. باید معلوم کنیم که رابطه و پیوند این دو با هم چه نتایجی در حوزه دین و فرهنگ در پی دارد. اگر هم تا کنون کاری نکردهایم باید در این زمینه فکر و کار کنیم. برای تعیین رابطه رسانه و دین گامهای بسیاری را میتوان پیمود؛ اول باید ریشههای تاریخی آن را درک کنیم. در این درک و بررسی است که میتوان به نخستین گامها و ضرورتها یعنی رسالت و آرمانهای دین که توسط مبلغان دینی انجام میشود، اشاره کرد. این نیاز ما را به بحثی وارد می کند که مرتبط با ارتباط پیامبران با مردم برای تبلیغ ایدههای دینی است. دین و تبلیغ و زندگی مردم امری تاریخی است زیرا پیامبران الهی در این زمینه به تبلیغ اقدام کرده و تبلیغ امری تاریخی است و در جامعه سابقه طولانی دارد. دومین گام حضور نیروهای مبلغ در قالبهای متعدد آن در همه جاست. در هر دو گام چه با حضور پیامبران و چه مبلغان استفاده از فن خطابه در توجیه مطالب دینی اصل شده است. استفاده از مسجد و منبر و رسانه همراه با دیگر رسانههای جمعی در تبلیغ مهم شدهاند. تبدیل رسانههای سنتی از قبیل منبر به رسانه موجب شده است تا تبلیغ امری فراگیرتر و دقیقتر و عامتر شود. البته رسانههای مکتوب چون کتاب هم در تبلیغ دین مهم بوده و هستند. اینها نشان از تاریخی بودن تبلیغ و حضور رسانه دینی در جامعه است و در نتیجه نمیتوان از توجه به آن غافل شد. دوم توجه به شرایط فعلی است. در شرایط حاضر هم، در جامعه به نوعی پیوند بین رسانه و دین را میبینیم. زیرا مخاطبی که در مقابل رسانه است علائق دینی دارد. مخاطب در حال جستجوگری دینی است. افزون بر اینکه رابطه رسانه و دین به دلیل وجود مخاطب بوده است. دلیل دوم و مهم در این ارتباط نقش داشته و دارد که توجه به آن لازم است. این دلیل را من « مستندسازی حوزه عمل دینی» مینامم. پرداختن به دین و رسانه، در داشتن ارتباط و استفاده از ابزار آن و نیازی بود که به ثبت وقایع و امور دینی در بین دینداران حس میشد. این ضرورت همواره برای دینداران وجود داشته است. ضبط و ثبت اتفاقات دینی، دینداران را به سوی استفاده از رسانهای در خور سوق میداد که موجب تداوم امور دینی و مکتوب شدن آن برای استفاده نسلهای آتی شود. ضرورت تبلیغ دین، دینداران را تشویق به ساختن رسانههای سنتی مثل منبر و مسجد و اماکن دینی کرده است.
– آنچه اشاره کردید درباره رسانهها در عصر سنت بوده است. اما چه ضرورتهایی در بهرهگیری از رسانه سنتی مانند منبر در عصر مدرن وجود دارد؟
– رسانه سنتی به دلیل اینکه سنتی است، در ایران جایگاه دارد و مورد استفاده است. این رسانه چون از گذشته تا کنون بوده است نیرو و موقعیت یافته و منشا اثر است. از طرف دیگر، تبلیغ آن هم به شکل سنتی و استفاده از رسانهای چون منبر، امری قدیمی و تاریخی بوده و هست. استفاده از این رسانه در جامعه ادامه دارد. به همین دلیل هم هست که بسیاری از روحانیون در ارائه و تبلیغ با وجود اینکه از رسانه پخش میشود، از منبر استفاده میکنند. هر چند که رسانه تصویری باشد اما منبر نقش محوری دارد. میزان استفاده از رسانههای سنتی مثل منبر در زمان تغییر کرده است. با این حال درباره این رسانه در مقایسه با رسانههای جدید و نقش آن باید کمی کار کرد. کار تاریخی در مورد رسانه لازم است. با این وجود برای بیان روشن از این وضعیت لازم است تا به تفاوت دو رسانه پرداخت. منظور رسانه مدرن و سنتی است. زیرا هر یک از رسانهها به دلیل مقتضیات اجتماعی و سیاسی شکل گرفتند و دچار تحول شدهاند. رسانه سنتی به دلیل اینکه موقعیت فرهنگی یافته است، ماندگار شده است. از طرف دیگر این دو رسانه به دلیل کارکرد هم متفاوت هستند. در تفاوت این دو رسانه و کارکردهای آنها در نزد دینداران جای بحث نیست. اما ملاحظه این نکته ضروری است که رسانه سنتی در تبلیغ دین و رسانه مدرن در تبلیغ فرهنگ مدرن نقش محوری دارد.
درباره وجود رسانههای سنتی در عصر مدرن مثل منبر و حسینیه و نیاز به آنها، بحثهای متعددی طرح شده است. عدهای به طرد ماهوی رسانه مدرن پرداختهاند و رویکرد جبرگرایی فناوری را از همان ابتدا در مورد رسانه اتخاذ کردهاند. با قبول این مورد، رسانه قدرت داشته و قدرت ایدئولوژیک خود را نیز تحمیل میکند. در این نگاه اعتراض نسبت به رسانه شکل گرفته و حاصل کار رسانه را تولید سیاست و ایدئولوژی دانستهاند. گروهی نیز از همان ابتدا با دید منفی به آن نگاه کرده و فضای رسانه را فضایی که فرآیند عرفی شدن و افسونزدایی دین است، تعبیر کردهاند. به عنوان مثال، گفته شده است که در فرآیند حضور رسانههای جدیدی چون عکس و تصویر در تبلیغ دین و مشاهیر دینی تلاش یا نتیجه کار در جایگزین کردن فرد مقدس یا عمل مقدس به فرد عادی و امر عادی میشود. برخی نگاه ابزاری به رسانه را دارند و در بهترین حالت، به خدمت گرفتن رسانه برای دین را مطرح کردهاند. در مقابل، نگاهی در دفاع از رسانه سنتی در ساحت مدرن دارند و به همین دلیل هم هر نوع تبلیغی از عناصر دینی را مجاز میدانند و نتیجه حضور عناصر دینی در رسانه مدرن را عرفی شدن نمیشناسند.
در جامعه ایران و با توجه به شرایط دینی جامعه ایرانی میتوان به شرایط جامعه و فرهنگ تاکید کرد. به دلیل اهمیت متن فرهنگی جامعه، رسانه موقعیت فرهنگی پیدا کرده است. به این ترتیب، رسانه دینی، متن دینی تولید میکند زیرا متن رسانه از آغاز، متن فرهنگی است. خوشبینانه این است که رسانههای سنتی، متن دینی تولید میکنند. رسانههای مدرن نیز به توسعه این متن کمک میکنند. به عنوان مثال انقلاب اسلامی و وجود رسانه دینی را در آن ببینید که میتوان پیروزی آن را منوط به همگرایی در ارتباطات سنتی و مدرن دانست. انقلاب اسلامی اوج پیوستگی و ارتباط بین این دو رسانه است. ما شاهد حضور چهرههای مذهبی در تولید برنامههای مذهبی هستیم. شاهد مناظرات و مباحثات مذهبی که زمانی در مسجدها و تکیهها انجام میشد. نظارهگر مباحثههای آنلاین و وبلاگها برای تبلیغ دین هستیم. نگاه کنید به سرگرمیهای رسانهای که به دلیل اهمیت مخاطب، به مباحثههای دینی و سنتی سرایت کرده است. نتیجه تبادل بین دو رسانه ضرورت تبلیغ دین برای دینداران است. تعامل آنها دو سویه است، از یک سو مباحث دینی به رسانه راه یافته و از سوی دیگر رسانهها به رشد رسانه دینی شامل فیلم، موسیقی و مراسم دینی کمک کردهاند. مسلماً وجود فضاهای جدید مثل اینترنت و وسایل ارتباطی فرصتهای جدیدی را برای دین و فهم مشترک دینی ایجاد کرده است.
– آیا دو رسانه سنتی و مدرن با هم در تبلیغ دین فرقی ندارند؟
– مطالعه ماهیت دو رسانه سنتی و مدرن اهمیت دارد اما شیوهای تبلیغ در هر دو رسانه متفاوت است. در منبر پیامهای شفاهی بر محیط حاکم است. پیامهای شفاهی به کنش و واکنشهای رودرو بین مخاطبان نیاز دارد. در رسانههای جدید مثل تلویزیون پیامها شکل ترکیبی به خود میگیرند، هم صوتی و هم تصویری است. داشتن این ظرفیت دوگانه و چندگانه دو فضای متفاوت در ذهن استفادهکنندگان آن بر جای میگذارد. اما اینکه کدامیک مفیدتر و موثرتر است کمی سخت میتوان داوری کرد. هر کدام در شرایطی مفید و موثر بوده و هستند. داوری کردن درباره اینکه کدام رسانه نقش بیشتری دارد، مدرن یا سنتی، هم سخت است و هم اینکه به شرایطی که هر یک در آن قرار دارند، بستگی دارد. بخشی از آن به شرایط اجتماعی و فرهنگی و دوره تاریخی آن رسانه مربوط میشود. اگر ما فرض کنیم که ما کشوری با مختصات مدرن هستیم، انتظار تنوع رسانه و تنوع پیام و بیشتر از نوع ترکیبی در آن را خواهیم داشت و مسلم است که در شرایطی که سنتها غلبه دارند، رسانههایی خاص مثل مسجد و منبر و تکیه و کتاب ضرورت پیدا میکند. اما در شرایط فعلی هر یک به خوبی نقشآفرینی میکنند. ولی دو مورد و علت از عواملی که موجب جدایی دو رسانه میشوند خود تکنولوژی و مخاطبند. تکنولوزی سنتی و مدرن نقشآفرینی متفاوتی در تبلیغ دین دارند. اولی ساده و خودمانی و دومی پیچیده و متنوع است. دیگر علت جدایی رسانههای مدرن از سنتی به داشتن مخاطب متفاوت آن برمیگردد. در دنیای معاصر مخاطب از اهمیت ویژهای برخوردار است. برای مخاطب در قید و بند زمان و مکان ماندن معنی ندارد. مخاطب انتظار دارد که در همه جا حضور داشته باشد و همه چیز نیز در دسترس او قرار داشته باشد. مخاطب نیز میتواند در انتخاب رسانه و برنامه مورد استفاده خود تعیینکننده باشد. منبر نماینده یک رسانه سنتی است که نیاز به زمان و مکان دارد و رسانههای جدید با به هم زدن این قالب، زمان و مکان را میگسلد. در صورت همگرایی بین این دو رسانه تبلیغ دین میتواند کامل صورت گیرد. ایده همگرایی، منبر را به عنوان تریبون اسلام و رسانه اسلام مطرح میسازد.
– چه ارتباطی بین مجالس دینی و رسانهها هست؟ یعنی رسانهها چگونه آیین دینی را باز پخش میکند؟
– مجالس دینی از قدیم با محوریت رسانههای سنتی مدیریت و ساماندهی شده است. در این مجالس به دلیل اینکه تبلیغ صورت میگرفت، رسانههای جدید هم وارد شدهاند. مجالس دینی همانند همایشها و مجامع فرهنگی دیگر نیاز به فضایی برای تبلیغ دارند. بخشی از تبلیغ توسط مبلغان و واعظان و خطیبان دین انجام میشد. مبلغان دینی از رسانه سنتی و مدرن استفاده میکردند و در حال حاضر هم میکنند. از طرف دیگر وقتی مخاطب از حضور فیزیکی به غیرحضوری تغییر میکند، نقش رسانههای جدید بیشتر میشود. تصویربرداری و فیلمبرداری و پخش آن در زمانی دیگر موجب حضور رسانه جدید در مقابل با رسانه سنتی است. همچنین وقتی که نامهای مجالس دینی به دلیل محتوای سیاسی و ملی آنها با رسانه ملی پیوند میخورند، حضور افراد دینی و دینداران مهم شده و در بعضی از شرایط مورد داوری در سطح فراملی قرار میگیرد. در این شرایط است که افراد و مخاطبین بیشتری امکان بهرهگیری از برنامههای دینی رسانه را داشته و قدرت انتخاب و آزادی مخاطب در استفاده از برنامههای دینی افزایش مییابد. از سوی دیگر، التزام مخاطب به مکان و زمان در نزد او محدود نمیشود.
ورود مجالس دینی به رسانه، ضمن اینکه از اولین تجربههای دینی در ایران است، موجب شده است تا جمعیتهای دینی متفاوت به رسانه کشانده شوند. از این به بعد مخاطبان جدید که دیگر سنتی نیستند میتوانند با اتکا به رسانه مدرن نقش داشته و همراه با رسانه، جماعتهای بیشتری را مورد توجه قرار داده و تبلیغ دینی در سطح وسیعتری صورت گیرد. علاوه بر حضور اقشار مختلف در مجالس رسانهای، در این فضا حضور زنان همراه با مردان نیز نشان داده میشود. این اتفاق خوبی است که در رسانه و فضای دینی افتاده است. این طور نیست که زنان در رسانه و آن هم در رسانه دینی نباشند. دیگر، حاضران در مجلس تنها مردان و پسران نیستند و زنان در گروههای سنی متفاوت همراه با مردان در رسانه دینی حاضر شده و در نتیجه سلیقههای زنان با تاثیر غیرحضوری آنها همه جا شیوع مییابد. به طور خاص میتوان از پوشش و حساسیتهای فرهنگی و دینی این افراد گزارش داد و مخاطبان بسیاری از آن اطلاع یابند. پیوند مجالس دینی با رسانه همیشه سرنوشت مطلوبی را به دنبال نخواهد داشت. وجه سکولار شدن، وجه فراغتی پیدا کردن دین (به دلیل تبعیت از کارکرد رسانهای آن) دین فردی و دین مناسکی از جمله دستاورد ارتباط این مجالس با رسانه است.
– آیا این وضعیت موجب نمیشود تا مراسم دینی نمایشی شود و از کارکرد اصلیاش دور بشود؟
– در بعضی از جاها این اتفاق میافتد. اگر مراقبت و بازبینی و مدیریت همیشگی در این حوزه وجود نداشته باشد مراسم میتواند جنبه نمایشی داشته باشد و مثل فیلم دیده شود. اما اگر متناسب با شرایط و با ظرافتهای فنی کار تولید شود، برنامهها میتوانند موجب تقویت حس دینی شوند. البته هر یک از رسانهها به گونهای دچار این مشکل یا نقش خواهند شد. تولیدکنندههای رسانهای در فضای الترونیک که میتواند یک فضای فرهنگی نیز تعریف شود دست به شخصیتسازی اسطورهای میزنند. رسانه به دلیل استفاده از تصویر نمایشسازی میکند. نمادهایی را به عنوان نمادهای دینی میسازد. رسانهها محل نمایش میشوند و مردان رسانهای و زنان رسانهای میسازند. اسطورهسازی از جنس رسانه است. رسانه برای برنامههای خود آرشیو درست میکند. افراد را وادار میکند تا به ارزیابی و داوری درباره رسانه و برنامههای دینی دست بزنند. رسانه جاودانگی برای مراسم دینی تولید میکند. مجالس از طریق رسانه دارای تاریخ میشوند. اگر مراسمی تنها وجه رسانهای پیدا کند، از جمله اشکالات آن می تواند این باشد که محک آن مراسم نیز رسانهای میشود. به این معنا که مخاطب ترجیح میدهد تا از این به بعد همه وقایع را از طریق رسانه و از زبان آن باور کنند. انتظار آنها از این پس، داشتن مجالس سنتی نیست بلکه مشروعیت آن با نمایش در رسانه مشخص میشود. البته مراسم دینی میتواند نمایشی شود. زیرا افراد به جای اینکه تلاش کنند به مجلس عزا یا وعظ بروند، ناخواسته و با کمترین تلاش از طریق رسانه در آن شرکت میکنند. استفاده ساده و بیهزینه موجب خواهد شد تا ارزش رسانه و برنامه کم شود و بیشتر حالت نمایشی پیدا کند. از طرف دیگر، ممکن است با نمایشی شدن دین روبرو باشیم. یکی از انتقادها به مجالس رسانهای توجه به کسب و کار نمایشی در تلویزیون است. خطر نمایشی شدن مجالس آن است که تنها به وجه زیباشناختی مراسم و نه به محتوای برنامه توجه میشود.
– اینترنت و استفاده ناشیانه در سالهای اخیر چه اثری بر نمایش مجالس مذهبی گذاشته است؟
– اینترنت پدیده جالبی است. در سال ۱۹۸۰ برای اولین بار از اینترنت برای انجام امور مذهبی استفاده شد. اگر چه ورود دین از طریق اینترنت باعث شده تا برنامهنویسان دینی رشد کنند اما به سرعت همانند امور دیگر، تجارت و سیاست بر آن چیره شده است. از این به بعد اینترنت به محیطی برای رقابت تبدیل میشود. اینترنت به دلیل داشتن جذابیتهای شنیداری و گفتاری، دیده شدن و سرگرمی با استفاده از تصویر، متن و عکس بخشی از اوقات فراغت افراد را نیز تامین میکند. اینترنت تعلق به مکان و زمان را از بین میبرد. امکان هر زمان و هر مکان را برای کاربران خود فراهم میکند و ویژگی خوب اینترنت تقویت ظرفیت کاربران است. ایده فرد متعصبی که پایبند به یک عقیده است را نیز تعدیل میکند. اینترنت محیط راهنمایی و ارشاد است نه تعیین تکلیف و التزام. احساس جمعی مشترک دینی از طریق اینترنت تسهیل میشود که همراه با شکستن مرز مکان و زمان است. با این توضیحات است که اینترنت میتواند بر وضعیت نمایشی برنامهها بیفزاید و اختیار مدیریت و ساماندهی مستمر آن را از بین ببرد.
– آیا رسانه میتواند شکل یک پاتوق را پیدا کند؟ اگر پاتوق است در آن چگونه عمل و رفتار میشود؟
– پاتوقها فضاهای غیررسمی با کارکردهای چندگانه هستند. ارتباط و انتقال تجربه یکی از این کارکردهاست. نقد و بررسی ایدهها کارکرد دیگر است. در این زمینه است که گفتگو و مباحثههای طولانی شکل گرفته و در نتیجه به پرکردن اوقات فراغت افراد، تجدید نیرو، شکوفایی استعدادها وتوانمندیها، تامین شادابی و آزادیهای فردی میانجامد و میتواند به تغییر فرهنگی هم بیانجامد. پاتوقها فضایی میشوند تا افراد و گروههای متعدد شرایط طبیعی انتقال تجربه و ایده را بیابند. آنها در پاتوقها از دغدغههای جاری زندگی خارج شده و تامل میکنند. اما اینکه رسانه دینی پاتوق میشود یا هست باید کمی بحث کرد. رسانههای سنتی میتواند پاتوقی شود. یعنی شبه پاتوق شود اما رادیو و تلویزیون نمیتوانند زیرا تکنولوزی و مدیریت و همچنین فضای رسمی غالب است. پاتوق فضای غیررسمی و خودمانی است. در برنامه دینی رسانه جدید امکان شکلگیری فضای پاتوقی نیست. اما مجالس دینی اگر ساحت غیررسمی و غیردولتی خود را حفظ نمایند میتوانند پاتوقی شوند. این فضاها به مجلسی به دور از انحصارها و محدودیتهای متعدد تبدیل میشوند و افراد آزادانه به کنش میپردازند. اگر فرد دلخواهانه به مجلسی پای گذارد و با زندگی با آن کنار بیاید در نتیجه محیطی بحثآفرین و آرامشبخش تولید میشود. در آن صورت است که ادعا میشود، مجالس دینی منافاتی با تفریح و سرگرمی ندارد. ولی امکان اینکه به صورت پاتوق باقی بماند سخت بوده و هست. شاید فضای مجازی وارد شده به حوزه دین اگر آنرا رسانه دینی بنامیم بتواند این شرایط را داشته باشد. یعنی به پاتوق یا شبه پاتوق تبدیل شود.
گفت وگو از مریم پیمان- شفقنا