سلطه، مقاومت و تغییر فرهنگی عنوان مقاله ای است که توسط دکتر مهری بهار در نشریه مطالعات فرهنگی و ارتباطات ۱۳۸۵ شماره ۵ منتشر شده است.
در این مقاله به نوع رابطه زندگی روزمره با دین و رسانه پرداخته می شود. بدین لحاظ ضمن اشاره بر نحوه اثرگذاری رسانه ای چون تلویزیون در "بازتولید نظام مسلط فرهنگی" از عوامل و شرایط اجتماعی - فرهنگی و انسانی موثر در شکل گیری مقاومت فرهنگی نیز بحث شده است. فرض این مقاله این است که کاربران دینی با توجه به نوع تلقی و داوری که در مورد مراسم دینی در زندگی روزمره دارند، می توانند در ارایه و تولید نحوه جدیدی از دین ورزی خاص در کنار (در برخی شرایط در مقابل) انتظارات دینی و فرهنگی که از طریق رسانه ارایه می شود، موثر و منشا عمل واقع شوند.
مقاله تلویزیون عامل تغییر یا آسیب آفرینی فرهنگی توسط دکتر مهری بهار نگارش شده و در نشریه مطالعات فرهنگی و ارتباطات ۱۳۸۴ شماره ۲ و ۳ به چاپ رسیده است.
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی نحوه و میزان اثرگذاری تلویزیون بر مراسم عزاداری و در نتیجه تغییر فرهنگ یا آسیب آفرینی در آن است. با توجه به هدف یاد شده پرسش های اصلی مقاله عبارت هستند از: رسانه ای چون تلویزیون در ایران چگونه و در چه سطحی فرهنگ جامعه را تحت تاثیر قرار داده است؟ آیا تاکید بر وجه مراسمی در برنامه ها موجب نشده است تا فرهنگ ساختار نمایشی بیابد؟ به عبارت دیگر، آیا رسانه موجب نشده است تا فرم مراسم زیبا و نمایش گونه گردد و در مقابل توجه کمتری به معنای مراسم دینی از طرف مخاطبان صورت پذیرد.
ابژه تغییر مراسم دینی عنوان مقاله ای است که توسط دکتر مهری بهار و پیر رب در نشریه نامه علوم اجتماعی ۱۳۸۱ شماره ۲۰ منتشر شده است.
در این مقاله، ابژه های مراسم دینی با پی گیری مراسم عزاداری در شهر تهران در قبل و بعد از انقلاب مقایسه شده است. پرسش اصلی در این مقاله چنین است: "آیا در مراسم عزاداری که بخشی از حوزه فرهنگی است در دوره معاصر تغییراتی صورت گرفته است یا خیر؟" چون ابژه های دینی صورت عینی مراسم عزا هستند، سؤال فوق به صورت دیگری نیز می تواند مطرح شود: "آیا ابژه های مادی در مراسم عزاداری در شهر تهران تغییر کرده اند؟" برای دستیابی به پاسخ مناسب به بررسی ابژه ها در مراسم عزاداری در شهر تهران پرداخته ایم و مقایسه ای میان دوران قبل و بعد از انقلاب به عمل آورده ایم. در این بررسی از روش اسنادی، مشاهده مشارکتی و مصاحبه، استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که فرهنگ مراسم عزاداری در شهر تهران که ابژه ها مبین آن اند در حال تغییرند. ابژه های قدیمی از قبیل پرچم، کتیبه و منبر به عنوان ابژه هایی که در عزاداری گذشته نیز وجود داشتند، توانسته اند با پذیرش کارکردهای جدید در عزاداری دوران معاصر نیز مؤثر باشند. در کنار آنها ابژه های جدیدی نیز از قبیل عکس شهدا، متن شعارهای سیاسی، نوارهای صوتی و آلات موسیقی جدید با توجّه به شرایط فرهنگی - اجتماعی جامعه، از جمله انقلاب اسلامی و جنگ ایران و عراق، وارد مراسم عزاداری شده اند. به لحاظ گستردگی مراسم عزاداری و تنوع ابژه ها در اینجا صرفا بعضی از تغییرات مورد تأکید قرار گرفته اند.